بریدۀ کتاب

مقدمه ای بر جهان بینی اسلامی: انسان و ایمان
بریدۀ کتاب

صفحۀ 37

اریک فروم می‌گوید: هیچ‌کس نیست که نسبت به دینی نیازمند نباشد و حدودی برای جهت‌یابی و موضوعی برای دلبستگی خویش نخواهد. او خود ممکن است از مجموعه معتقَداتش به عنوان دین، ممتاز از عقاید غیر دینی آگاه نباشد، و ممکن است برعکس، فکر کند که هیچ دینی ندارد و معنای دلبستگی خود را به غایاتی ظاهراً غیردینی مانند قدرت و پول یا کامیابی، فقط نشانه علاقه به امور عملی و موافق مصلحت بداند. مسئله بر سر این نیست که انسان دین دارد یا ندارد، بلکه این است که کدام ((دین)) را دارد. مقصود این روان‌شناس این است که انسان، بدون تقدیس و بدون پرستش نمی‌تواند زندگی کند؛ فرضاً خدای یگانه را نشناسد و نپرسد، چیزی دیگر را به عنوان حقیقت برتر خواهد ساخت و او را موضوع ایمان و پرستش خود قرار خواهد داد.

اریک فروم می‌گوید: هیچ‌کس نیست که نسبت به دینی نیازمند نباشد و حدودی برای جهت‌یابی و موضوعی برای دلبستگی خویش نخواهد. او خود ممکن است از مجموعه معتقَداتش به عنوان دین، ممتاز از عقاید غیر دینی آگاه نباشد، و ممکن است برعکس، فکر کند که هیچ دینی ندارد و معنای دلبستگی خود را به غایاتی ظاهراً غیردینی مانند قدرت و پول یا کامیابی، فقط نشانه علاقه به امور عملی و موافق مصلحت بداند. مسئله بر سر این نیست که انسان دین دارد یا ندارد، بلکه این است که کدام ((دین)) را دارد. مقصود این روان‌شناس این است که انسان، بدون تقدیس و بدون پرستش نمی‌تواند زندگی کند؛ فرضاً خدای یگانه را نشناسد و نپرسد، چیزی دیگر را به عنوان حقیقت برتر خواهد ساخت و او را موضوع ایمان و پرستش خود قرار خواهد داد.

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.