بریدۀ کتاب

جهل مقدس ؛ اکبر گودرزی رهبر گروه فرقان به روایت اسناد
بریدۀ کتاب

صفحۀ 435

و این مسئله هم که در صورت نفی روحانیت اسلام از درون تهی می‌شود و میدان برای ورود عوامل غیرمذهبی بازمی‌گردد صرفاً مترسک ساختن می‌باشد. همان‌طور که مثلاً شاه جبار و جنایتکار قبلی برای سرکوبی جنبش و انحراف اذهان، از ابرقدرت شمالی مترسکی ساخته و مدعی بود که در صورت نبودن وی ایران را می‌بلعد. اگر راه کسب شناخت اسلام و مطالعه قرآن آن هم به طور مستقل برای همگان باز شود، نه تنها خلأیی در اسلام و شکستن مذهب پیدا نمی‌شود بلکه مفاهیم قرآنی در جامعه تبلور خاص خود را پیدا می‌کنند.

و این مسئله هم که در صورت نفی روحانیت اسلام از درون تهی می‌شود و میدان برای ورود عوامل غیرمذهبی بازمی‌گردد صرفاً مترسک ساختن می‌باشد. همان‌طور که مثلاً شاه جبار و جنایتکار قبلی برای سرکوبی جنبش و انحراف اذهان، از ابرقدرت شمالی مترسکی ساخته و مدعی بود که در صورت نبودن وی ایران را می‌بلعد. اگر راه کسب شناخت اسلام و مطالعه قرآن آن هم به طور مستقل برای همگان باز شود، نه تنها خلأیی در اسلام و شکستن مذهب پیدا نمی‌شود بلکه مفاهیم قرآنی در جامعه تبلور خاص خود را پیدا می‌کنند.

1

(0/1000)

نظرات

خب راه شناخت صحیح و کامل اسلام از کجا نشئت میگیره؟ آخرش باید بیایم دست به دامن علما  بشیم دیگه!
5

0

نظر اکبر گودرزی، و بسیاری دیگر، این است که می‌توان ابزارهایی به دست آورد و اسلام را شناخت. به نظر اینان قرآن برای مردم نازل شده است و مردم -به شرط کسب مقدماتی و طی مراحلی- می‌توانند از این کتاب استفاده کنند. علما، اغلب، نقشه‌ی مسیر پیچیده‌ای را ترسیم می‌کنند که رسیدن به مقصد به مدد این نقشه (بخوانید: حصول ملکه‌ی اجتهاد) تنها با سپری کردن کل عمر و تحصیل رسمی حوزوی ممکن می‌شود. در صورت نپذیرفتن این نقشه، راه دیگری که پیش پای مخاطبِ مکلَّف می‌گذارند پذیرش مقوله‌ی تقلید است. که شاید شما نیز با تعبیر «دست به دامن شدن» به همین مقوله اشاره کرده باشید.
اینان با هر دو راه مخالف‌اند؛ نه تحصیلِ رسمیِ تمام‌وقتِ تمام‌عمرِ همیشه‌ناتمام را قبول دارند و نه تقلید را. 

0

اما خب این روش می‌تواند خیلی خطرناک باشد و منجر به برداشت‌های ذوقی و سلیقه‌ای از قرآن شود. همانطور که منجر شده است و در همین فرقان و مجاهدین و نهضت آزادی و هزار گروه دیگر نتیجه‌اش را دیده‌ایم...
@am.salarvand 

0

به نظرم «برداشت‌های ذوقی» مفهوم نامشخصی است. در این بحث‌ها باید کوشید تعریفی از این اصطلاح به دست داد. «روش شناخت» بحثی است کلیدی اما باید کوشید تفاوت روش ذوقی را با روش‌های دیگر عیان کرد. در اغلب بحث‌های عمومی که من دنبال کرده‌ام برچسبِ «تفسیر به رای» و «روش ذوقی» سهل‌انگارانه و ساده‌سازانه بر هر مخالفی زده می‌شود.
مراد از «خطرناک» هم نمی‌دانم چیست. آیا مقصود داوری عمل این گروه‌هاست؟
یادآوری این نکته را هم مناسب می‌دانم: مفهوم مقابل برداشت ذوقی چیست؟ آنان که مواجهه‌ی ذوقی با متن ندارند چگونه متن را می‌خوانند؟
می‌دانم که روش‌های تفسیری بسیار گونه‌گونی وجود دارد. می‌خواهم صرفاً در این گفتگو به منطقه‌ی مشترکی برسیم.
@agha_Mahdi 

0