بریدۀ کتاب
1403/3/15
صفحۀ 29
سیمون ایوانوویچ به هیچکدام آنها شبیه نبود. البته هیچکس بد او را نمیخواست، بخصوص که همهیشان از همان اول حق مطلب را در مورد پروخارچین ادا کرده بودند و به قول مارک ایوانوویچ به این نتیجه رسیده بودند که پروخارچین آدم خوب و افتادهای است که نهتنها تعلقات دنیوی ندارد، بلکه قابل اعتماد است و اهل چربزبانی هم نیست؛ البته بیعیب و ایراد نیست اما آدمی است که اگر از چیزی آزرده شود آن را به بیفکری خودش نسبت میدهد. تازه همهاش این نبود: آقای پروخارچین چون اصلاً فکری از خودش نداشت نمیتوانست امید داشته باشد که مثلاً با ظاهر و رفتارش تاثیر خاصی بر آدمهای دیگر باقی بگذارد(ظاهر و رفتارش جان میداد برای دست انداختن)، ولی ظاهرش به ضررش هم تمام نمیشد، انگار همهچیز کاملاً عادی باشد. حتی مارک ایوانوویچ که آدم باهوشی بود خیلی جدی و جانانه از سیمون ایوانوویچ دفاع میکرد و با الفاظ مطنطن و ادیبانهاش میگفت که پروخارچین پیرمرد محترمی است که مدتهاست با غم شباب وداع گفته. بنابراین، اگر سیمون ایوانوویچ نمیتوانست با دیگران بجوشد لابد فقط تقصیر خودش بود.
سیمون ایوانوویچ به هیچکدام آنها شبیه نبود. البته هیچکس بد او را نمیخواست، بخصوص که همهیشان از همان اول حق مطلب را در مورد پروخارچین ادا کرده بودند و به قول مارک ایوانوویچ به این نتیجه رسیده بودند که پروخارچین آدم خوب و افتادهای است که نهتنها تعلقات دنیوی ندارد، بلکه قابل اعتماد است و اهل چربزبانی هم نیست؛ البته بیعیب و ایراد نیست اما آدمی است که اگر از چیزی آزرده شود آن را به بیفکری خودش نسبت میدهد. تازه همهاش این نبود: آقای پروخارچین چون اصلاً فکری از خودش نداشت نمیتوانست امید داشته باشد که مثلاً با ظاهر و رفتارش تاثیر خاصی بر آدمهای دیگر باقی بگذارد(ظاهر و رفتارش جان میداد برای دست انداختن)، ولی ظاهرش به ضررش هم تمام نمیشد، انگار همهچیز کاملاً عادی باشد. حتی مارک ایوانوویچ که آدم باهوشی بود خیلی جدی و جانانه از سیمون ایوانوویچ دفاع میکرد و با الفاظ مطنطن و ادیبانهاش میگفت که پروخارچین پیرمرد محترمی است که مدتهاست با غم شباب وداع گفته. بنابراین، اگر سیمون ایوانوویچ نمیتوانست با دیگران بجوشد لابد فقط تقصیر خودش بود.
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.