بریدۀ کتاب

روایت بی قراری: سرگذشت زندگی شهید مدافع حرم حسین محرابی (تولد 1356/6/30 شهادت 1395/9/10) به روایت همسر؛ مرضیه بلدیه
بریدۀ کتاب

صفحۀ 12

پیاده که می‌شویم حسین از راننده کلی تشکر می‌کند و پول همه را یکجا حساب می‌کند. هرچه بقیه اصرار می‌کنند راضی نمی‌شود. جلوتر که می‌رویم نگاهی به صورتش می‌اندازم و می‌خندد. _ می‌خوام تو زیارتِ بقیه سهیم باشیم. همیشه همین قدر زیرک بود. به این زرنگی‌اش غبطه می‌خوردم، مثلِ وقتی که وارد حرم می‌شویم و او اول از همه به خانم زهرا سلام می‌دهد.

پیاده که می‌شویم حسین از راننده کلی تشکر می‌کند و پول همه را یکجا حساب می‌کند. هرچه بقیه اصرار می‌کنند راضی نمی‌شود. جلوتر که می‌رویم نگاهی به صورتش می‌اندازم و می‌خندد. _ می‌خوام تو زیارتِ بقیه سهیم باشیم. همیشه همین قدر زیرک بود. به این زرنگی‌اش غبطه می‌خوردم، مثلِ وقتی که وارد حرم می‌شویم و او اول از همه به خانم زهرا سلام می‌دهد.

1

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.