بریدۀ کتاب
1402/10/22
صفحۀ 208
از بازار رد می شدیم.خانم بی حجابی را دید.سرش را پایین انداخت و گفت:«خواهرم جلوی امام رضا حجابت رو رعایت کن.»با آرنج زدم به پهلویش:«ما رو میگیرن تا حد مرگ میزنن!»کوتاه بیا نبود:«آدم باید امر به معروف و نهی از منکرش سر جاش باشه،خون ما که رنگی تر از خون امام حسین نیست!»
از بازار رد می شدیم.خانم بی حجابی را دید.سرش را پایین انداخت و گفت:«خواهرم جلوی امام رضا حجابت رو رعایت کن.»با آرنج زدم به پهلویش:«ما رو میگیرن تا حد مرگ میزنن!»کوتاه بیا نبود:«آدم باید امر به معروف و نهی از منکرش سر جاش باشه،خون ما که رنگی تر از خون امام حسین نیست!»
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.