niyayesh

niyayesh

@niyay

14 دنبال شده

34 دنبال کننده

پیشنهاد کاربر برای شما

یادداشت‌ها

نمایش همه
niyayesh

niyayesh

1403/11/9

بازی وراثت

4.4

4

        داستان راجع به دختری به اسم ایوری کایلی گرامبز هست که به طور ناگهانی ارثی هنگفت بهش می‌رسه. ایوری کایلی گرامبز که بعد از مرگ مادرش، به سختی همراه خواهر ناتنیش زندگی می‌کرده. ایوری که برای قرائت وصیت نامه باید حضور می‌داشته، به سرعت به عمارت هاثورن‌ها منتقل می‌شه. در جلسه اعضای خانواده متوجه می‌شوند که از ارث محروم شده‌اند و تمام ارث توبیاس هاثورن به ایوری رسیده که شامل چندین میلیارد پول و تجارت و... هست.
توبیاس هاثورن، دو دختر و چهار نوه پسر داره. تبلیغات این کتاب رو طوری نشون دادند که ارزش خوندن نداره و قراره تماما یه کلیشه پیش بره، در صورتی که این طور نیست و شدت بسیار کمتره. 
شخصیت پردازی کتاب واقعا خوبه. اگرچه که شخصیت‌های به شدت زیادی داره و همون ابتدا هم با کلی شخصیت آشنا می‌شیم، اما نویسنده تونسته از پس شخصیت‌پردازی بر بیاد. دوتا شخصیت مثل هم پیدا نمی‌کردید.
علاوه بر رمنس داستان و مشکلاتی که ایوری با آن دست و پنجه نرم می‌کنه، کل داستان حول محور رازهای خانواده هاثورن و پازل‌ها و سرنخ‌هایی هست که توبیاس هاثورن برای ایوری و نوه‌ها و دختراش به جا گذاشته. داستان به کتاب اول تموم نمی‌شه و همچنان این خانواده پر از رازه.
یه چیزی که از نظر من منطقی نبود، این هست که هاثورن‌ها و ایوری به روش توبیاس آشنا بودند و در بسیاری از مواقع رمزها و جواب‌ها خودشون پیدا می‌شدند. اگرچه هر کدومشون از معماهای بازی با کلمات تا بقیه معماها جالب بودند.
به نظر من ارزش خوندن داره، بخصوص اگه معما دوست دارین.
      

2

niyayesh

niyayesh

1403/10/22

        کتاب عروس درمورد دختر خون‌آشامی هست که از بچگی به عنوان سفیر یا بهتره بگیم گروگان در سرزمین انسان‌ها بوده و الان که بزرگسال شده، قراره پیش‌کش و گروگانی برای سرزمین گرگ‌ها باشه. این رسمی قدیمی بین گرگ‌ها، خون‌آشام‌ها و انسان بوده و هر کدام گروگانی که فرد مهمی هم بوده بین قلمروهاشون رد و بدل کنند. میزری به عنوان همسر آلفای گرگ‌ها وارد سرزمین گرگینه‌ها می‌شه. اون‌جا موقعیت‌هایی پیش می‌آد که درگیر مشکلات گرگ‌ها می‌شه و مسیر سختی هم برای جلب اعتمادشون باید طی کنه.
علارغم این‌که به نظر می‌رسه با یه کتاب کلیشه‌ای رو به رو هستیم، کمی پختگی رو درون متن می‌بینیم. از نظر من شخصیت‌ها کمی پختگی دارن و تا حد به نسبت خودشون رفتار می‌کنن. بنابراین شاهد رفتار عجیب یا نامعقولی نیستیم که این به نوع خودش امتیاز مثبته (و برخلاف خلاصه کتاب، به نظر من اصلا انمی تو لاورز نیست).
از طرف دیگه، مشکلاتی وجود داره که میزری در درونش داره با اونا مبارزه می‌کنه و  به دنبال حس تعلق می‌گرده (یا به قولی لنگرگاه زندگیش). بنابراین به نظرم از این جهت نویسنده خوب پیش اومده، اما یه نکته منفی داره که انگار نویسنده عجولانه از کنار توصیف افکار و احساسات و... گذشته (شاید بشه گفت که زاویه دید از زبان اول شخصه و میزری احساسات زیادی رو تجربه نمی‌کنه و طبیعیه، اما به افکار میزری هم سطحی توجه می‌شد).
در کل شاید کتاب و موضوعش قوی نباشه، اما کتاب روان و خوش خوانیه و در طی اتفاقات ما می‌فهمیم که مشکلات درونی و بیرونی میزری چطور قراره حل و برطرف بشن.
      

3

niyayesh

niyayesh

1403/10/17

        این دومین کتابم از این نویسنده بود و انتظار چنین کار ضعیفی نداشتم (حداقل ضعیف نسبت به بخش دی).
داستان حول محور معلمان و دانش‌آموزان یک دبیرستان رخ می‌ده. ایو بنت معلم ریاضی و ناتانیل بنت معلم ادبیات انگلیسی مدرسه هستند که با هم زن و شوهرن. شروع داستان با ادلاین هست که انگار سال پیش با یکی از معلمای مدرسه رسوایی به بار آورده و اون معلم الان استعفا داده.
همون اول متوجه می‌شین که قراره اتفاقاتی که گفته شده سال گذشته اتفاق افتاده، تکرار بشه (در واقع تاریخ تکرار می‌شه).
چیزی که این کتاب رو ضعیف می‌کرد، شخصیت‌‌پردازی ضعیفش و داستانشه. داستانش شما شگفت‌زده یا غافل‌گیر نمی‌کرد. شخصیت‌ها ثبات مشخصی نداشتند و ویژگی‌هاشون تا حدی کلیشه و تکراری بود. روابط پیچیده و تو در تو بودند و این نشر و ترجمه سانسور زیادی داشت.

و چیزی که برای من همچنان مبهمه اینه که چطور ایو فکر می‌کرد یه پسر شونزده ساله زن و بچه داره؟ چطور تا حالا اون رو تو مدرسه ندیده بود؟
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

5

niyayesh

niyayesh

1403/10/4

        تو کتاب دوم شهر هلالی، هنوز داریم با شخصیتا دنبال معماهایی می‌گردیم که دانیکا جا گذاشته. بعد از اتفاقای جلد قبلی، برایس و هانت سعی می‌کنن با آستری‌ها کنار بیان و یه زندگی آروم واسه خودشون بسازن، ولی خب اوضاع همیشه اون‌جوری که می‌خوان پیش نمی‌ره و یهو خودشون رو وسط یه ماجرای شورشی پیدا می‌کنن.
این بار شخصیتای بیشتری وارد داستان می‌شن، ولی بیشترشون از قبل برامون آشنا هستن. با این حال، حس می‌کردم که نویسنده خیلی اجازه نمی‌ده ما به درون شخصیتا نفوذ کنیم. دیالوگا معمولی و سطحی بودن و اون حس عمیقی که ازشون انتظار داشتم، نداشتن. تنها چیزی که افکار شخصیتا رو نشون می‌داد، همون متنه. اگرچه که در طول داستان، اطلاعات شخصی زیادی از شخصیت‌ها (حتی شخصیت‌های فرعی) به دست می‌آوردیم، ولی فکر می‌کنم به خاطر تعداد زیادشون نویسنده به اونا عمق نمی‌بخشید. در کل شخصیت‌پردازی قوی‌تری داشت و 1008 صفحه وقت داشت که به مشکلات شخصی و زندگی هر کدومشون بپردازه و حتی درمورد شخصیت‌های قدیمی (جلد 1) دید جدیدتری به ما بده.
علاوه بر این، به خاطر تعداد بالای شخصیتا، چندتا خط داستانی مختلف همزمان پیش می‌ره و همش تو فکر بودم نویسنده چطور می‌خواد اینا رو تهش جمع کنه که برخلاف جلد اول، داستان این جلد تموم نمی‌شه و مستقیم توی جلد سوم می‌ره. برای همین پیشنهاد می‌کنم تا وقتی جلد سه نیومده، خوندنشو شروع نکنین.
از نظر داستانی و پلات، خوب بود و ایده‌ها جایی که مخاطب واقعا انتظار نداره، یهو ظاهر می‌شدند و غافل‌گیرش می‌کردند. متن و توصیفات کشش لازم رو دارن که شما رو به ته کتاب برسونن.
و نکته آخر، ته کتاب داستان به دنیای موازیِ سری درباری از خار و رز اشاره می‌کنه و انگار جلد سوم قراره تو اون دنیا اتفاق بیفته. حالا این که چقدر لازمه اون سری رو بخونین یا نه، مشخص نیست.

*کتاب علاوه بر داستان هانت و برایس، داستان تاریون، دانیکا، ران، ایتن و در وهله بعدی سلستینا، هیپاکسیا، بکسیان، فرشته‌‌ها و... رو تا حدی زیادی پوشش می‌ده.
      

6

niyayesh

niyayesh

1403/9/11

        شهر هلالی داستان پیچیده سران و مردمان این شهره. داستان از برایس کوئنلین و دوستش دانیکا شروع می‌شه. برایس، یه فی دورگه‌ست که توی عتیقه فروشی برای یه ساحره کار می‌کنه. دانیکا آلفای یک گروه تبدیل‌شوندۀ گرگ هست که از شهر محافظت می‌کنه. برایس و دوستاش به دخترای خوش‌گذرون شهر معروفن. پیچیدگی زندگی  برایس از قتلی که در خونه‌ش اتفاق افتاده شروع می‌شه. بعد از این اتفاق برایس سعی می‌کنه که با موضوع کنار بیاد، اما دو سال بعد دوباره قتل‌ها شروع می‌شه. فرشته اعظم شهر هلالی، میکا، از برایس و یکی از برده‌هاش (فرشته‌های سقوط کرده یا شورشی) می‌خواد که با هم روی این پرونده کار کنند. هانت آتالار، فرشته سقوط کرده با میکا معامله‌ای می‌کنه که دوره بردگیش رو بخره و همه چیز به حل این پرونده وابسته‌ست. برایس و هانت هر دو در جلوی راز شیپور فی‌ها و راز زیر می‌رن، اما در این مسیر فرشته‌ها و آستری‌ها زندگی و سرنوشتشون رو به بازی می‌گیرن.
این کتاب، در مقایسه با درباری از خار و رز خیلی مدرن بود، اما نویسنده در فضاسازی خیلی ضعیف عمل کرده بود. همچنین زیاده‌گویی‌های نویسنده کم نبود و مخاطب رو خسته می‌کرد. کتاب از این کوتاه‌تر می‌تونست باشه. همچنین بحث رمنس کتاب، خیلی کلیشه پیش می‌رفت.
اما در کل می‌شه گفت خوب بود و می‌تونه مخاطب رو با خودش همراه کنه.
      

2

niyayesh

niyayesh

1403/8/17

        داستان راجع به نواداست که یه کسب و کاری خانوادگی داره و یه شرکت کارآگاه خصوصی رو می‌گردونه. شرکتشون زیر قرض یه شرکت بزرگ‌تره و به این خاطر تحت فشار قرار می‌گیره که یه ماموریت خطرناک رو انجام بده. اون باید آدام پیرسن رو که تهدید بزرگی برای شهر محسوب می‌شه، پیدا کنه؛ اما خانواده‌ی این مرد خیلی بانفوذن و نوادا باید قبل از پلیس آدام رو پیدا کنه. در حین این مسیر با یه ارتشی به اسم مد روگان آشنا می‌شه. روگان هم دنبال آدام می‌گرده و منافع مشترکشون باعث می‌شه برای پیدا کردن آدام با هم کار کنند و در مسیر چالش‌های براشون اتفاق می‌افته و حقایقی فاش می‌شه.
سیستم جادویی این کتاب جالب بود. ابتدای کتاب یه راهنمای کلی در نظر گرفته بود که با هر توانایی و استعداد مخاطب رو آشنا می‌کرد ولی تعدادش انقدر زیاد بود که توی ذهن نمی‌موند و با مرور زمان مخاطب یاد می‌گرفت. هر چقدر روی سیستم جادویی و توانایی‌ها خوب کار شده بود، فضاسازی خیلی ضعیف بود. بسیاری از چیزها قابل تصور نبودند و توصیفات کافی درموردشون وجود نداشتند. به سختی می‌شد محیط و فضا رو درک کرد که چقدر مدرنه و فرهنگ اون‌جا به چه فرهنگی شباهت بیشتری داره.
نویسنده از اساطیر استفاده کرده بود که جای کار بیشتر داشت و زیاد بهش نپرداخته بود.
همیشه مجموعه‌ها این مشکل (؟) رو دارن که جلد اول بیشتر محض آشناییه، اما به نظر من بهتره همه چیز در تعادل باشه. ضعف این جلد این بود که داستان بیشتری نسبت به آشنایی مخاطب با سیستم و دنیای فانتزی خلق‌شده داشت و فضاسازی رو دچار مشکل کرده بود.
بخش رمنس کتاب هم مثل اکثر کتاب‌های فانتزی رمنس بود و یکمی هم برای جلد اول زیاده روی داشت و تند پیش رفته بود.
      

5

niyayesh

niyayesh

1403/6/8

        داستان راجع به دایانا بیشاپ یک جادوگر محقق هست که سعی می‌کنه به دور از جادو و زندگی موجودات دیگه، به عنوان یک محقق و پژوهشگر علم کیمیاگری زندگی کنه. درحالی که پیشینه زندگیش رو انکار می‌کنه و ماهیت وجودش رو نادیده می‌گیره، روزی در حین تحقیقاتش نسخه خطی متفاوتی رو از کتابخونه بادلین آکسفورد می‌گیره که میراثی جادویی که ۱۵۰ سال پیش گم شده بوده. دایانا نگاهی به نسخه خطی می‌ندازه و وقتی متوجه می‌شه که جادوییه و کمکی توی تحقیقاتش نمی‌کنه، اون رو به کتابخونه پس می‌ده. اما نیروی جادویی درون کتاب باعث می‌شه موجودات دیگه به سمت اون‌جا کشیده بشن و اطراف دایانا پرسه بزنند. کتاب اطلاعات مهمی از مبدا جادوگران و خون‌آشامان و شیاطین  و انسان‌ها داره که هر سه گروه موجودات به دنبال اون هستند.
کتاب از دو زبان و زاویه دید روایت می‌شه. یکی از زوایا که عمده کتاب رو شامل می‌شه، از زبان دایانا (اول شخص) و دومی از زاویه دید متیو و سوم شخص هست. نویسنده به خوبی و در جای مناسب بین این دو تا زاویه دید جا به جا می‌شه. شخصیت‌ها به نسبت سنشون رفتار می‌کنند و پخته هستند.
داستان این کتاب با خیلی از کتاب‌های فانتزی متفاوته و فانتزی با علم، تاریخ، کیمیاگری، بقا، جادو و... ترکیب شده. اطلاعات علمی و تاریخی مختصر و کوتاهی به مخاطب می‌ده که لذت‌بخشه. تحقیقات نویسنده برای گنجوندن این اطلاعات واقعا قابل تحسینه. شخصیت پردازی دایانا و ترس‌هاش قابل توجیه و قانع‌کننده هستند. 
این فقط یه بخش از کتابه و در ادامه کتاب شخصیت‌ها به دنبال علت انقراض و تضعیف قدرت‌های گونه‌ها می‌گردن.

توی این بخش، فیلم کمی بهتر از کتاب عمل کرده بود. انتهای کتاب دایانا و بقیه حقایقی رو متوجه می‌شن که توی فیلم در انتهای فصل دوم بود. اگرچه هنوز جلد دوم رو نخوندم ولی برای افشای این حقایق خیلی زود به نظر می‌رسید.

از اون کتاب‌هاست که هم دوست دارم روی دیالوگ‌ها و توصیفاتش مکث کنم، هم دوست دارم معمای داستان رو بفهمم.

      

10

niyayesh

niyayesh

1403/6/1

        داستان دختر آدمیزادی به اسم اوریاست (23 ساله) که از کودکی تحت سرپرستی پادشاه خون‌آشام‌ها (وینسنت) دراومده. وینسنت به اوریا آموزش می‌ده که چه طور در دنیای خون‌آشام‌ها زندگی کنه و از خودش دفاع کنه. کل کتاب داره درمورد رقابتی صحبت می‌کنه که در پایان رقابت، الهه‌ای که خون‌آشام‌ها فرزندهای اون الهه هستند، خواسته برنده رو برآورده می‌کنه. خواسته واقعی شخصیت‌ها مبهمه. با وجود این‌که بیان می‌شه اما حسی از شک وجود داره که این تمام واقعیت نیست (بخصوص وینسنت. چرا انقدر اوریا رو برای این رقابت تحت فشار می‌ذاره؟ خود خواسته اوریا هم قانع کننده نیست.)
زاویه دید کتاب از دید اوریاست. از بین کتاب‌های فانتزی ترند، به نسبت خیلی ضعف داشت. کتاب فانتزی به این معنا نیست که واقعیت‌ها رو نادیده بگیریم و اتفاقات فضایی رو بپذیریم. کوچک‌ترین چیزی که برای من قابل باور نبود شخصیت هوشیار اوریا بود. انسانی که مدام خودش رو در خطر می‌بینه و به صورت مدام هوشیاره، به مرور زمان ضعف‌های جسمی و ذهنی پیدا می‌کنه که این موضوع توسط نویسنده نادیده گرفته شده بود. برای من خاندان‌ها، توانمندی‌هاشون و... در هاله‌ای از ابهام بود و توضیح خوبی از میزان قدرت خاندان‌ها (چه جسمی، چه سیاسی) وجود نداشت؛ به همین خاطر همه چیز مبهم و غیرمنطقی به نظر می‌رسید. وظیفه جلد اول یک کتاب فانتزی این هست که مخاطب رو با محیط آشنا کنه. ژانر کتاب رمنس فانتزیه و با وجود این‌که احتمالا تاکید کتاب روی بخش رمنس کتابه ولی توقع می‌رفت که اگه نویسنده مخاطب رو وارد دنیایی با قوانین جدید و محیط جدید می‌کنه، براش مقدمه‌چینی کنه تا بتونه با حرف نویسنده اخت بگیره. کلا سیستم دنیای ساخته شده قابل درک و فهم نبود.
      

4

niyayesh

niyayesh

1403/5/28

        داستان راجع به دایانا بیشاپ یک جادوگر محقق هست که سعی می‌کنه به دور از جادو و زندگی موجودات دیگه، به عنوان یک محقق و پژوهشگر علم کیمیاگری زندگی کنه. درحالی که پیشینه زندگیش رو انکار می‌کنه و ماهیت وجودش رو نادیده می‌گیره، روزی در حین تحقیقاتش نسخه خطی متفاوتی رو از کتابخونه بادلین آکسفورد می‌گیره که میراثی جادویی که ۱۵۰ سال پیش گم شده بوده. دایانا نگاهی به نسخه خطی می‌ندازه و وقتی متوجه می‌شه که جادوییه و کمکی توی تحقیقاتش نمی‌کنه، اون رو به کتابخونه پس می‌ده. اما نیروی جادویی درون کتاب باعث می‌شه موجودات دیگه به سمت اون‌جا کشیده بشن و اطراف دایانا پرسه بزنند. کتاب اطلاعات مهمی از مبدا جادوگران و خون‌آشامان و شیاطین  و انسان‌ها داره که هر سه گروه موجودات به دنبال اون هستند.
کتاب از دو زبان و زاویه دید روایت می‌شه. یکی از زوایا که عمده کتاب رو شامل می‌شه، از زبان دایانا (اول شخص) و دومی از زاویه دید متیو و سوم شخص هست. نویسنده به خوبی و در جای مناسب بین این دو تا زاویه دید جا به جا می‌شه. شخصیت‌ها به نسبت سنشون رفتار می‌کنند و پخته هستند.
داستان این کتاب با خیلی از کتاب‌های فانتزی متفاوته و فانتزی با علم، تاریخ، کیمیاگری، بقا، جادو و... ترکیب شده. اطلاعات علمی و تاریخی مختصر و کوتاهی به مخاطب می‌ده که لذت‌بخشه. تحقیقات نویسنده برای گنجوندن این اطلاعات واقعا قابل تحسینه. شخصیت پردازی دایانا و ترس‌هاش قابل توجیه و قانع‌کننده هستند. 
این فقط یه بخش از کتابه و در ادامه کتاب شخصیت‌ها به دنبال علت انقراض و تضعیف قدرت‌های گونه‌ها می‌گردن.
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

20

فعالیت‌ها

1

1