بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

آرتا

@Arta66888

6 دنبال شده

8 دنبال کننده

                      کسی که هیچ‌چیز را بیش از ادبیات پارسی در این دنیا دوست نداشت؛
                    

یادداشت‌ها

                داستان‌های داستایوسکی تب‌آلودند؛ این بهترین واژه برای توصیف آن‌هاست. در یک لحظه شخصیت‌ها از خودبی‌خود شده و از پوسته‌ی شناخته‌شده در جامعه‌ی خود بیرون آمده و در نطقی بلندبالا و پرخروش، حقایقی درهم‌پیچیده دفن‌شده از روح و شخصیت خود را افشا می‌کنند.

یادداشت‌های زیرزمینی، نمونه کوتاه و جامعی از این ساختار است. شخصیت اصلی، از انسان‌های پیرامونش بسیار نفرت دارد. وی که همچنان بنابر طبیعت غریزی انسان موجودی اجتماعی است، تلاش‌هایی برای ارضای این غریزه‌ی خود می‌کند و در اثنای این تلاش و موفق‌نشدن، بدتر و بدتر در انسان‌ستیزی فرو می‌رود. هرچه بیشتر اضطراب موقعیتش باعث می‌شود در ارتباط با دیگران -که باور دارد قطعاً از او کِه‌ترند- شکست بخورد، بیشتر به آن‌ها تنفر می‌ورزد.

نسخه‌ای که من از این کتاب در دست دارم، ترجمه‌ی شیوایی از حميدرضا آتش‌برآب همراه با چهارده تفسیر است. برداشت خودم از کتاب رو پس از خوندن تفسیر‌ها، به این برداشت نخستین اضافه خواهم کرد:)

        
                   شاهنامه‌ی فردوسی، کلیات سعدی، دیوان حافظ، دیوان شمس، مثنوی معنوی، اخلاق ناصری، مقالات شمس، التفهیم، آثارالباقیه...
   فهرست کتاب‌های کهن ادبیات پارسی، در موضوع‌های گوناگون و خواه به نظم و خواه به نثر، بسیار بیش از این‌ها ادامه دارند. کتاب‌هایی که نفس حقیقی هویت ایرانی را به ما می‌آموزند؛ ولی هرکدام از ما چند تا از این کتاب‌ها را خوانده‌ایم؟
   اگر بخواهیم منصف باشیم، شماری از ما که "تلاش کرده‌اند" ادبیات کهن پارسی را مطالعه کنند اصلاً کم نیستند؛ آنچه کم است، شمار آن‌هایی است که موفق شده‌ا‌ند. یکی از اصلی‌ترین بهانه یا دلیل‌هایمان هم این است که این نوشته‌ها هرکدام درهم‌تنیده با دشواری ویژه‌ی خود هستند. یکی مفاهیم عرفانی دشواری را دربرمی‌گیرد و دیگری واژگان و کنایه‌ها و دستور کهن فراوان دارد.
  اینجاست که پژوهشگران ادبیات به کمک ما می‌آیند.
  تصحیح انتقادی و شرح یکایک ابیات مهری بهفر، همه‌ی آن‌چیزی است که ادعا می‌کند و بیشتر. در این مجموعه تک‌تک ابیات از نظر گذرانده شده و برای خواننده‌ی امروزی گرد آورده شده‌اند. واژگان ناآشنای هربیت همراه ریشه‌شناسی‌شان، کنایه‌ها و استعاره‌ها، استناد به منابع مهم اساطیری و تاریخی برای شناساندن رسوم و افراد و رخداد‌ها، اطلاعات کلی‌ای هستند که برای تک تک ابیات شاهنامه در این مجموعه گردآوری شده‌اند.
   ارزش این کتاب برای من در واژه‌ها گنجانده نمی‌شود و تا ابد مدیون بزرگانی همچون مهری بهفر هستم که با همچین کتب نفیسی به کسانی چون من کمک می‌کنند تا بتوانیم شاهنامه را بخوانیم و از آن بیاموزیم.

   در دفتر یکم، بخش‌های زیر از شاهنامه بررسی شده‌اند:
دیباچه 
پادشاهی کیومرث سی سال بود
پادشاهی هوشنگ چهل سال بود
پادشاهی تهمورث سی سال بود
پادشاهی جمشید هفت‌صد سال بود
پادشاهی ضحاک تازی هزار سال کم یک روز بود
پادشاهی فریدون  پانصد سال بود

   در آخر برای همه‌ی عزیزانی که دوست دارند شاهنامه بخوانند یا مطالعه‌ی فراتری از آن داشته باشند و این کتاب را برمی‌گزینند، اما شاید زمان انجام این کار را نداشته باشند پیشنهادی دارم. با هرچه می‌توانید آغاز کنید؛ یک یا پنج بیت اهمیتی ندارد. با یک یا پنج بیت در روز آغاز کنید و روزی به خود خواهید آمد و می‌بینید شاهنامه را تمام کرده‌اید، کاری که شاید هرگز گمان نمی‌کردید فرصت کنید انجام دهید:)
        
                   "زمانی‌که سازمانی خودش را براساس چیستی معرفی کند، تا ابد فقط می‌تواند همان چیستی را ارائه دهد."

مدت‌زمانی است که تلاش می‌کنم کتاب‌هایی درباب مدیریت و کارآفرینی مطالعه کنم و هربار شکست می‌خورم. هربار، تا این کتاب، "با چرا شروع کنیم".
همیشه درست یا غلط احساس کرده‌ام کتاب‌های این حوزه تنها چیزهایی را بازگو می‌کنند که همین الآنش هم آن‌ها را می‌دانم و اگر هم مفهوم به‌دردبخوری در خود گنجانده باشند، آنقدر آن را با جمله‌بندی‌های متفاوت بازگو می‌کنند که معنی خود را از دست می‌دهد.
اشتباه من در اینجا هم بود که کتاب‌های حوزه‌ی مدیریت همیشه نباید حقیقت تازه‌ای به ما بیاموزند، گاهی این ذهنیت ماست که نیاز به شکل‌گیری دوباره دارد.
این کاری است که سایمن سینک در کتاب خود انجام می‌دهد و با او موافق هستم که "ذهنیت چرایی‌گرا" آن‌قدر بااهمیت و گم‌گشته است که باید ردپای آن را در صنایع و شرکت‌ها و انسان‌های پیشگام تاریخ معاصر را به‌خوبی بررسی کرد و آن را بازآموخت.
در دلِ یادگیری اینکه با چرا شروع کنید، سینک داستان برخاستن و سقوط بسیاری نوآور و شرکت را نیز برایتان می‌گوید. بیشترین شرکت‌هایی که در کتاب از آن‌ها یاد می‌شود اپل، ساوث‌وست، مایکروسافت هستند. از آنجایی که کتاب در سال ۲۰۰۹ نوشته شده است، بسیاری از این نمونه‌هایی که در آغاز می‌آورد برای خواننده‌ی امروز ملموس نیستند و ما در آخر کتاب دلیلش را متوجه می‌شویم. این شرکت‌ها در روزگار ما آن‌چنان از چرایی خود جدا شده‌اند که ما دیگر آن چرایی را نمی‌شناسیم و نمی‌توانیم تصور کنیم روزگاری با معرفی چنین چرایی‌ای به موفقیت رسیده‌اند.
در ادامه لینک دو تبلیغ از اپل که در کتاب هم از آن‌ها یاد شده را قرار می‌دهم. پیشنهاد می‌کنم حتماً ببینید.

https://youtu.be/VtvjbmoDx-I
https://youtu.be/0eEG5LVXdKo

من نسخه‌ی نشر آموخته، ترجمه‌ی علیرضا خاکساران را مطالعه کردم؛ ترجمه‌ای بسیار سلیس و روان بود و مترجم تلاش کرده هرازگاهی نمودهایی ایرانی را در پانویس بیاورد.
فکر می‌کنم هرکسی که قرار است کوچکترین بخشی از یک نوآوری یا رهبری باشد، از خواندن این کتاب بهره‌ی بسیار خواهد برد. "با چرا شروع کنیم" کتابی پر از شخصیت‌های الهام‌بخش است که در کنار مضمون اصلی بسیاری حقیقت دیگر را نیز به خواننده می‌آموزند.

   "توانایی اینکه هرروز و هرروز ادامه دهید، به چیزی بیشتر از این نیاز دارد که بدانید چه قانونی باید تصویب شود."

        
                "این کتاب روایت فرزند پادشاهی است که با بی‌تدبیری خود ایران را در کام حمله‌ی مغول فروکشاند. در یورش سرد، جلال‌الدین دستخوش بازی سرنوشت می‌شود و باید دید، آیا می‌تواند تاریخ را برای همیشه تغییر دهد و بر مغول پیروز آید؟"

انتقادهام به این کتاب رو از شخصیت‌پردازی اون آغاز می‌کنم. آرکِ شخصیت‌ها -سفر درونی هر شخصیت هنگام رقم‌خوردن پیرنگ- بسیار سریع نمود پیدا می‌کنند که برای من باورپذیر نبود؛ به‌ویژه برای شخصیت ریحانه که بدون رخدادی که اون رو تغییر بده، رویه‌ی خودش رو با جلال‌الدین ناگهان،به‌کلی عوض می‌کنه. درباره‌ی جلال‌الدین هم این آرک شخصیت در طی شاید یک فصل کتاب رخ می‌ده، به‌طوری که این دو نمود از یک شخصیت، به نظر من دو شخصیت بسیار متفاوت اومدن. نکته‌ای که در آرک‌های شخصیت باید رعایت بشه، اینه که شخصیت پس از تحول خودش، هنوز هم ویژگی‌هایی از خودِ پیشینش رو حفظ می‌کنه، یا با گذر بازه‌ای منطقی از زمان دچار تحول کامل می‌شه و به اصطلاح کوبیده و از نو ساخته می‌شه! هیچ‌کدوم از این دو برای شخصیت جلال‌الدین رعایت نشدند؛ ناگفته نماند که کلِ رخدادهای اصلیِ تغییردهنده‌ی جلال‌الدین علاقه به یک زن برای زیبایی ظاهری‌ش و اسارتی دوروزه هستند. بسیاری از شخصیت‌ها هم با اینکه نقشی مهم داشتن، از جمله ملکشاه، اصلاً درطول داستان بهشون پرداخته نشد.

ضرباهنگ داستان بسیار کنده و بیش از نیمی از اون، به جزئیات ملال‌آور و طولانی تن‌پروری و سلطنت‌خواهی یکباره(!) و پارانویای جلال‌الدین می‌گذره؛ ما هرگز نمی‌فهمیم چطور در زمان جنگ، سلطان چنین مدت درازی رو به هیچ‌کاری‌نکردن می‌گذرونه و همچنان در امنیت باقی می‌مونه. این بزرگترین نقص پیرنگ یورش سرده.

در پایان، کتاب ارزش یک‌بار خوندن رو داشت تا بار دیگه به یاد بیاریم چه افراد بی لیاقتی به این خاک حکم‌رانی کرده‌اند. با این حال نقص‌های پیرنگ بیش از اونی بودن که بخوام دوباره سراغ یورش سرد برم یا به کسی پیشنهادش بدم.
        

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز باشگاهی ندارد.

چالش‌ها

این کاربر هنوز در چالشی شرکت نکرده است.

فعالیت‌ها

            داستان‌های داستایوسکی تب‌آلودند؛ این بهترین واژه برای توصیف آن‌هاست. در یک لحظه شخصیت‌ها از خودبی‌خود شده و از پوسته‌ی شناخته‌شده در جامعه‌ی خود بیرون آمده و در نطقی بلندبالا و پرخروش، حقایقی درهم‌پیچیده دفن‌شده از روح و شخصیت خود را افشا می‌کنند.

یادداشت‌های زیرزمینی، نمونه کوتاه و جامعی از این ساختار است. شخصیت اصلی، از انسان‌های پیرامونش بسیار نفرت دارد. وی که همچنان بنابر طبیعت غریزی انسان موجودی اجتماعی است، تلاش‌هایی برای ارضای این غریزه‌ی خود می‌کند و در اثنای این تلاش و موفق‌نشدن، بدتر و بدتر در انسان‌ستیزی فرو می‌رود. هرچه بیشتر اضطراب موقعیتش باعث می‌شود در ارتباط با دیگران -که باور دارد قطعاً از او کِه‌ترند- شکست بخورد، بیشتر به آن‌ها تنفر می‌ورزد.

نسخه‌ای که من از این کتاب در دست دارم، ترجمه‌ی شیوایی از حميدرضا آتش‌برآب همراه با چهارده تفسیر است. برداشت خودم از کتاب رو پس از خوندن تفسیر‌ها، به این برداشت نخستین اضافه خواهم کرد:)