من و نازی

من و نازی

من و نازی

4.2
5 نفر |
4 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

9

خواهم خواند

5

این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب می‌باشد.

با قطار بیا جنوب و آنجا پیاده شو! هر کجا بابونه ای دیدی بو کن ! من اون جام !

یادداشت‌های مرتبط به من و نازی

            کتاب با مقدمه‌ای آغاز می‌شود که از شیوه‌ی تفکر و نگرش نویسنده‌ی آن گزارش دارد. شیوه‌ای که چندان منسجم نیست. هرچندکه بسیار تصویری است و تصویرهایش همه رنگارنگ: «... مشکلات راه مدرسه در روزهای بارانی مجبورم کرد به‌خاطر پاها و کفش‌هایم به باران، با همه‌ی عظمتش، بدبین شوم و حفظ‌کردن فرمول مساحت‌ها، اهمیت‌دادن به سبزه‌قبا را از یادم برد». به متن که وارد می‌شوید، باز هم تصویر در پی تصویر است و باز همان گسیختگی اندیشه‌ای و همان رنگین‌کمان خیال ازهم‌گسیخته. خواننده می‌ماند که این قطعات را که هر یک برای خود عنوانی و شناسنامه‌ای و تشخصی دارد، شعر بخواند یا نثر: اگر شعر است نه نشانی از وزن دارد و نه دیگر معائیر شعری را، ولی اگر به تعریف امروزی‌ها، شعر را مجموعه‌ای از صورت‌های خیال بخوانیم، واقعاً شعر است هر چند که به هدف نثر نوشته شده‌اند. کتاب را در شش فصل جفت‌وجور کرده، فصل اول «به وقت گرینویچ» نام گرفته، فصل دوم «گفت‌وگوهای من و نازی»، فصل سوم «انحرافات» و عنوان فصل بعدی «افلاطون کنار بخاری»، «شب و من و کلاهم»، و سرانجام «سرودی برای مادران» است.


کتاب ماه ادبیات، سال یکم، شماره‌ی یکم.