کشتی ارواح

کشتی ارواح

کشتی ارواح

پیتر بنتلی و 2 نفر دیگر
0.0 0 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

0

خواهم خواند

0

یک شب که «خپل» داخل یکی از قایق های کنار ساحل در حال استراحت بود حرف های «تام» و «سام» که از اهالی محل بودند را می شنود. آن ها درباره بازگشت کاپیتان از صید ماهی صحبت می کردند و اینکه اگر کاپیتان به بندرگاه برسد همه انبارها و عرشه پر از ماهی می شود؛ چون این بزرگ ترین صید کاپیتان بوده است. خپل که از شنیدن حرف های آن ها خیلی خوشحال شده بود، سریع از جایش بلند می شود و با عجله شروع به دویدن می کند.او در راه هر گربه ای را که می بیند از او کمک می خواهد تا بتواند نقشه اش را برای دزدیدن ماهی های کاپیتان عملی کند؛ تا اینکه... .