معرفی کتاب شاهنامه فردوسی اثر ابوالقاسم فردوسی مترجم جلال خالقی مطلق عمومیادبیاتمتون کهنمتون کهن ایران شاهنامه فردوسی ابوالقاسم فردوسی و 1 نفر دیگر 5.0 10 نفر | 3 یادداشت جلد 2 خواهم خواند نوشتن یادداشت با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید. در حال خواندن 4 خواندهام 24 خواهم خواند 15 ناشر روزبهان شابک 0000000121142 تعداد صفحات 508 تاریخ انتشار 1370/10/1 نسخههای دیگر نشر سخن نشر سخن توضیحات کتاب شاهنامه فردوسی، مترجم جلال خالقی مطلق. بریدۀ کتابهای مرتبط به شاهنامه فردوسی محمدصدرا 1402/10/26 شاهنامه جلد 2 جلال خالقی مطلق 5.0 3 صفحۀ 605 خروشی برآورد کاندر جهان که دید این شگفت آشکار و نهان که گر من کشم گر کسی پیش من برادر بود کشته گر خویش من بگفت این و بهرام یل جان بداد جهان را چنین است ساز ونهاد 1 32 احمد بابائی 1402/11/8 شاهنامه: از داستان کاموس کشانی تا پایان پادشاهی کیخسرو جلال خالقی مطلق 5.0 3 صفحۀ 276 بناهای آباد گردد خراب زِ باران و از تابش آفتاب پِی افگندم از نظم کاخی بلند که از باد و باران نیابد گزند بر این نامهبر عمرها بگذرد همی خواندش هر که دارد خِرَد 0 18 یادداشتها محبوبترین جدیدترین آروشا دهقان 1401/12/14 《پایان جلد دوم از قرار شبانهی نیم ساعت با فردوسی》 *********** مدتی هست که تصمیم گرفتم شاهنامه رو پیوسته و پشت سر هم بخوانم. حالا به نیمهی راه رسیدم و با قدرت میرم که جلد بعدی رو آغاز کنم. 0 2 محمدصدرا 1402/10/26 آشنایی من با شاهنامه تا امروز سه قسمت اساسی داشته است. اول: زمانی که کودک بودم، گوش دادن به داستانهای شاهنامه از زبان پدر و مادر و بعدها مطالعه داستانهای بازنویسی شده آن برایم بسیار جذاب و شیرین بود. نه به صورت چیزی خاص و منحصر به فرد بلکه مشابه هر دنیای داستانی دیگری که محل زندگی قهرمانان، دیوها و سایر موجودات افسانهای بود. دوم: چند سال قبل که مشغول کنکور سراسری بودم و هنوز پای درس ادبیات از آن بریده نشده بود یکی از توصیههای آن روزها این بود که برای تقویت درک ادبیتان گلستان بخوانید. نگاهی به آن انداختم، اما برایم جذابیتی نداشت پس تصمیم گرفتم با کمی شخصیسازی پیشنهاد، به سراغ شاهنامه بروم. همین شد که در یک حرکت حسابشده سراغ کتابخانه پدرم رفتم و شاهنامه چهار جلدی ژولمول را به اتاق خودم منتقل کردم. از آن پس بود که برای چندین ماه، وعده شاهنامهخوانی پیشاز خواب تبدیل به جذابترین بخش ثابت در برنامه روزانهام شد. در این مرحله از ابتدای شاهنامه تا گذر سیاوش از آتش را خواندم. سوم: حدودا آبان سال ۱۴۰۱ بود که پادکست فردوسیخوانی آقای امیر خادم فرصتی دوباره برای مواجهه من با شاهنامه فراهم کرد. التهاب آن روزها که به شخصیترین احوال من هم نفوذ کرده بود، باعث شد اینبار فراتر از جذابیتهای سیر داستانی و هنرنماییهای فردوسی متوجه قدرت شخصیتهای شاهنامه شوم. تصوری که کموبیش تا آنروز با خود حمل کرده بودم این بود که در ادبیات سنتی ما بخاطر حضور واضح، پررنگ و قابل تفکیک خیر در کنار شر، قضاوت نهایی راوی و تصمیم درست برای قهرمان روشن است و نباید انتظار به تصویر کشیده شدن پیچیدگی عمل انسانی، که اکثرا در محدودهای خاکستری اتفاق میافتد را از آن داشت. اما هر چه جلوتر رفتم و بیشتر درگیر شخصیتهای دوران پهلوانی و بخصوص رستم شدم دیدم که جذابیت این شخصیتها نه چندان در زور بازوی آنها بلکه در قدرت آنها برای مواجهه با زندگی در انسانیترین حالت آن نهفته است و این گمگشتهای بود که من به دنبال آن بودم. دیدم که از جهاتی مواجهه آنها با زندگی، انسانیتر از زندگیهایی است که امروز برای خود ساختهایم. در این مرحله هم تا اوایل ساسانیان پیش رفتم و امیدوارم فرصتی دیگر برای من فراهم شود که شاهنامه را به پایان برسانم. در نهایت هم دوست دارم با تقدیر و تشکر از کار گرانبهای آقای خادم با عنوان پادکست فردوسیخوانی یاد کنم که فرصت این مواجهه و همچنین آشنایی با جلال خالقی را برای من فراهم کرد. تصویر از داستان یازده رخ 8 36 مهرآسا رضایی 1402/4/15 اصلا چه معنی داره من بخوام درباره ی شاهنامه نظر بدم؟ پنج دیگه. پنججججججججج :)))))))))))))))) 0 1