بریده‌ای از کتاب شاهنامه اثر جلال خالقی مطلق

شاهنامه
بریدۀ کتاب

صفحۀ 605

خروشی برآورد کاندر جهان که دید این شگفت آشکار و نهان که گر من کشم گر کسی پیش من برادر بود کشته گر خویش من بگفت این و بهرام یل جان بداد جهان را چنین است ساز ونهاد

خروشی برآورد کاندر جهان که دید این شگفت آشکار و نهان که گر من کشم گر کسی پیش من برادر بود کشته گر خویش من بگفت این و بهرام یل جان بداد جهان را چنین است ساز ونهاد

2

32

(0/1000)

نظرات

درِ دخمه را کرد سرخ و کبود

تو گفتی که بهرام هرگز نبود

1