از اون کتاب هایی که آدم اصلا نمی فهمه چی می خواد بگه، اما اتفاقات بامزه توش می افته...
        

          خیلی داستان بامزه ای داره
        

          با اینکه آقای رضا وحید رو نمیشناختم،مدرسه واسطه شد که من این کتاب را بخوانم.
این کتاب جنبه ی طنزی داره.......
پیشنهاد می کنم حتما این کتاب رو بخونید.
        

          داستان پسر بچه ای که جایزه معدل بالاش بر خلاف تصورش نه دوچرخه است نه توپ فوتبال 
داستان یه طنز بامزه ای رو با خودش همراه داره که تقریبا هر چند صفحه یک‌بار لبخند رو مهمان لب های بچه ها می‌کنه
        

          خیلی داستان بامزه بود 
یک داستان طنز بود 
اما در یک جا حرف بدی به کار برد 

        

          جذاب و دلنشین بود...
پیشنهاد میکنم بخونینش.
        

          جذاب و عالی 
مناسب نوجوان
        

          تو سنی که خوندمش برام جالب بود
طراحی جلد می تونست بهتر باشه.
بعد از خواندنش جلد بعدی رو که اسمش جایزه ی دخترانه هست رو بخونید
مخاطبش ۹ تا ۱۱ سال هست
        

          سعید، یک دانش آموز کلاس سومی است که پدرش قول داده اگر معدلش ۲۰ شود، برای او جایزه‌ای خاص بگیرد که کل تابستان را با آن مشغول شود.
گرچه معدلش ۲۰ نمی شود اما پدرش یک مرغ را به عنوان جایزه در بغلش می گذارد!
این مرغ اتفاقات زیادی برای سعید، خواهر کوچکترش نرگس، پدر کاشی کار و مادر دلسوزشان پیش می‌آورد که همه این ها در قالب یک داستان روان و با ادبیات و لغاتی کاملا مناسب برای بچه ها آمده است.

https://taaghche.com/book/100769/%D8%AC%D8%A7%DB%8C%D8%B2%D9%87-%D8%AA%D8%A7%D8%A8%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%DB%8C
        

          داستانی ساده و روان مناسب بچه های ۹ تا ۱۱، ۱۲ ساله. البته بیشتر به نظرم کنار هم قرار گرفتن گزارش های روزانه بود تا داستان ولی می تواند برای بچه ها جالب باشد.
پدری به پسرش قول داده است که برای معدل ۲۰ پایان سالش یک جایزه ویژه بخرد، جایزه خریداری شد ولی چیزی نبود که پسر انتظارش را داشته باشد، داستان با بیان چالش های پسر و خانواده اش با این جایزه پیش می رود.
موضوع خوبی انتخاب شده است آنقدر که نقاط ضعف داستان برای من که دوستدار دادن این مدل جایزه ها هستم کم رنگ جلوه می کند.
نکته ی مثبت داستان از نظر من، زندگی خانواده ی سعید در یک خانه ی حیاط دار است که همین حیاط داشتن، حتما پدر سعید را به خریدن یک جایزه متفاوت واداشت. غصه اما آنجاست که سعید و خانواده اش هم متاسفانه در انتهای داستان با خوشحالی! آپارتمان نشین می شوند... با توجه به موضوع انتخابی توقع داشتم نویسنده بیشتر به بیان برتری های زندگی در خانه حیاط دار بپردازد ولی متاسفانه این گونه نبود. با این وجود کتاب دوست داشتنی و جالبی بود.
        

          این کتاب و کتاب جایزه دخترانه از یه نویسنده و راجع به یه خانواده هست،
جایزه دخترانه راجع به دختری به اسم نرگسه،
جایزه تابستانی راجع به برادرشه به اسم سعید.
و خب ،توی این داستان سعید یه جایزه ای میگیره که مورد خواستش نیست.به جز این،داستان کتاب اسپویل میشه..
کتاب بامزه ای بود. خیلی دوسش داشتم.متنش روون بود .توصیف شخصیت و مکان بیست بود.
        

          تابستونت رو با خوندن کتاب های تابستونی بگذرون
بخون و کیف کن
این کتاب خیلی جالبه !