معرفی کتاب دونده هزارتو؛ کد تب اثر جیمز دشنر مترجم ملیکا خوش‌نژاد

دونده هزارتو؛ کد تب

دونده هزارتو؛ کد تب

جیمز دشنر و 2 نفر دیگر
0.5
29 نفر |
15 یادداشت
جلد 5

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

2

خوانده‌ام

57

خواهم خواند

47

ناشر
افق
شابک
9786003538894
تعداد صفحات
392
تاریخ انتشار
1399/12/18

نسخه‌های دیگر

توضیحات

        اکنون پای رمز و رازهایی در میان است، پای دروغ‌هایی... کدتب، آخرین کتاب از مجموعه‌ی دونده‌ی هزارتو، درباره‌ی زندگی پیشین توماس، ترزا و باقی بچه‌هاست. سازمان شرارت برای یافتن درمان بیماری فلر، بچه‌هایی را که برابر این ویروس ایمن‌اند پیدا می‌کند و آن‌ها را از خانواده‌هایشان می‌گیرد تا با انجام آزمایش‌هایی وحشتناک و غیراخلاقی الگوی مغزشان را پیدا کند. در طول این سال‌ها شرارت حکم خانه و مدرسه‌ی بچه‌ها را دارد. اما آیا شرارت تمام حقیقت را به آن‌ها می‌گوید، یا هرحرفی که به آن‌ها گفته می‌شود صرفا متغیر دیگری در آزمایش‌های بی‌پایانشان است؟
      

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به دونده هزارتو؛ کد تب

نمایش همه

لیست‌های مرتبط به دونده هزارتو؛ کد تب

نمایش همه

یادداشت‌ها

paria

paria

1403/10/30

        خب تموم شدی..حالا فقط مونده کتاب نیوت..
خب اول اینکه جیمز دشنر به شدت ظالم و به شدت مستعده..خیلی خوب مینویسه یه جوری که..خیلی خوبه دیگه..این جلد خیلیییی چیزا رو مشخص کرد..خدایا تریسا من بهت امیدوار شده بودم و بازم معلوم شد تو واقعا همونی هستی که تو جلدای اصلی بودی و هیچ اشتباهی هم این وسط رخ نداده..توماسو دوس داری؟ نداری؟ نمیدونم دیگه به کدوم حرف و رفتار و ابراز احساساتت اعتماد کنم..دوسش داری ولی هدفت برای درمان فلر قوی تره.نه؟ ولی عشقت باید قوی تر می بود..نمیتونم درک کنم که این کارو با توماس کردی و اون حتی نمیدونه تو مسببی..البته فک کنم بعدا فهمید؟
یه نکته ی دیگه اینکه جیمززززز دشنررررر..ازت متنفرم..نیوت و لیزی باید به هم برسنننننن چه جوری تونستی این جوری کنیییییی؟ مسلما تو کتاب نیوت قرار نیس لیزی ای باشه..چون خب داستان مریضی نیوته و بچه های دیگه که نیستن ینی بچه های ازمایش ها...پس مرض داشتی همچین رابطه قشنگی بین شون ساختی و ادامه ش ندادیییی؟ خیلی وحشی ایییییی نیوت چرا باید همه ی بدبختیا رو داشته باشه؟ اههههه
و چاک...اه این کتاب روابط قبل هزارتو رو نشون داد و همه چیز رو صد برابر دردناک تر کرد..اینکه دوستی هاشون متعلق به یکی دو ماه نبوده و سالیان سال بوده...اینکه توماس چقد نیوت رو دوس داره...که چاک چقد برا همه شون عزیزه..جیمز دشنر واقعا یه چیزیت هست که این جوری همه رو زجر میدی..هم خواننده ها هم شخصیتا :/
به هرحال...دوس داشتم دیگه..من کلا از این مجموعه خوشم میاد ولییی همچنان جلد 4( خدایا مارک و ترینا دوستداشتنی ترینن!) برام محبوب ترین کتاب بین کتابای دنیای دونده هزارتوعه..البته شاید کتاب نیوت بعدا این ترتیب رو به هم بزنه و صدر نشین جدول شه.با توجه به اینکه میدونم چقد دردناک و گریه دار خواهد بود،مسلما با جلد 4 رقابت میکنه(اخرای جلد 4 اشکای منو خشک کرد قشنگ)..ولی به هرحال درحال حاضر جلد 4 محبوب ترینه برام..
1:10 AM
25.10.00
پ.ن:نمیدونم ولی حس میکنم با وجود همه قشنگیاش و اطلاعاتش و ایناش،اما خیلی قوی نبود و یکمی ضعیف بود نسبت به کتابای قبلیش..ولی به هرحال این از زیبایی و وحشتناکی دنیاشون و داستاناشون کم نمیکنه..ازت متنفرم جیمز دشنررررررر ولی ممنون هم هستمم که اینا رو نوشتی..ولی بیشتر متنفرمم :/ اه ظالممم
1:12 AM
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

0

سپیده

سپیده

1403/10/22

          ★شرارت شروره و شرور باقی خواهد موند★

(بخش کوچیکی از یادداشت_درحد یه جمله_حاوی اسپویل جلدای قبلی مجموعه‌ست که با مارک"⭕" مشخص کردم)

تموم شد...
مجموعه ای که ماه ها باهاش زندگی کردم، واقعا تموم شد. دیگه قرار نیست کنار بیشه نشین ها باشم😢💔
این جلد از اون جهت خاص بود که ما رو با گذشته کاراکترا بیشتر آشنا کرد و باعث شد بازم کنار اون بچه هایی باشیم که از آزمایش های احمقانه شرارت جون سالم به در نبردن. دیدن کودکی بیشه نشین ها لذت بخش بود. دوستی ای که از قبل بیشه شکل دادن و اینکه از همون موقع چقدر به هم نزدیک بودن و همدیگه رو دوست داشتن...
⭕ناراحت کننده‌ست که توماس، مینهو و نیوت حافظه‌شون رو پس نگرفتن و تمام اون خاطرات رو برای همیشه ازدست دادن.⭕
نویسنده هم خیلی خوب پایان این جلد رو به ابتدای جلد اول وصل کرده.
فقط یه ایراد کوچیک به این جلد وارده که نمیدونم مشکل از خود نویسنده‌ست یا ترجمه و اونم اینکه توصیفات یه جاهایی با مجموعه اصلی یکی نیست. مثلا جورج تو جلد دوم یه مرد جوان توصیف شده و اینجا یه مرد میانسال با اینکه این جلد قبل از اون جلد اتفاق میفته! ترزا هم تو کتاب اول موهاش کاملا مشکی بود ولی اینجا قهوه ای😅 به علاوه به نظرم یادداشت آخر ترزا گیج کننده بود و این مجموعه لیاقتش بیشتر از یه پایان مبهمه.
من به شخصه متوجه آخر ماجرا نشدم و یادداشت ترزا واقعا گیجم کرده😕
❌⭕اسپویل همین جلد⭕❌
ترزا و اریس واقعا حافظه‌شون رو از دست نداده بودن و کل مجموعه داشتن همه رو بازی میدادن؟! چون اگه اینجوری باشه واقعا از جفتشون متنفر میشم. به علاوه ابتدای جلد قبلی یعنی فرمان کشتار وقتی ترزا فرایند آمادن سازی توماس رو برای هزارتو می‌بینه میدونه که فردا قراره همین فرایند روی اونم اجرا شه. یعنی چیزی حدود ۲۰ بار این نکته بیان میشه که اونم قراره حافظه‌ش رو روز بعد ازدست بده. بالاخره ازدست داد یا نه؟؟ جیمز دشنر عزیز کل مجموعه که دقمون دادی حداقل آخرش اینجوری تو برزخ ولمون نمی‌کردی مرد مومن😅🤕
        

2