بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

چنین دیدم ...

چنین دیدم ...

چنین دیدم ...

4.6
10 نفر |
9 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

10

خواهم خواند

1

قهرمان داستان «چنین دیدم» مادری است که بدون اطلاع از وضعیت پدر و مادر خود در یک پرورشگاه بزرگ شده است و همسرش نیز فرزند پدر و مادری است که هردو را در جنگ از دست داده است و این واقعیت هایی است که این دو از فرزند خود مخفی نگاه داشته اند و در مقابل شخصیتی متفاوت از خود را برای او به تصویر کشیده اند که رفته رفته حس می کنند باید تغییر کند. داستان اما در ادامه با سفر دوست خانواده به سوریه برای مستند سازی و شهادت وی و به دنبالش سفر پدر به سوریه برای اتمام کار دوستش همراه می شود. سفری که یک سویش تعلیق در روایت از آن چیزی که بر سر مرد در سوریه می آید و اسارتش به دست داعش و درنهایت آزادی اش را رقم می زند و از سوی دیگر زن و دختری که در نبود پدر، دریافت تازه ای از نسبت شان با پدر کشف می کنند و درنهایت اوج این دلدادگی در ماجرای رجعت پدر به سرزمین و خانه اش خود را به نمایش می گذارد.

پست‌های مرتبط به چنین دیدم ...

یادداشت‌های مرتبط به چنین دیدم ...

            سوریه و جنگ سوریه در سال¬های اخیر تبدیل شده به یکی از مسائل مهم و مورد بحث ایرانیان. موافقان و مخالفان حضور در سوریه برای آگاهای از ابعاد مختلف این ماجرا نیازمند روایت¬های منصفانه و بی¬طرفانه از این حضور هستند. همین نیاز باعث شد تا زندگی¬نامه¬های مدافعین حرم و روایت¬هایی از جنگ و کتاب¬های تحلیلی درباره سوریه بخشی از بازار کتاب را به خود اختصاص دهند. کم¬کم پای هنر و ادبیات هم به این وادی کشیده شد. از پوستر و نقاشی و خطاطی گرفته تا شعر و داستان. 
کتاب «چنین دیدم» اثر فرشته امیری یکی از آثاری است که در قالب داستان به موضوع سوریه پرداخته است.. یک داستان نسبتاً بلند. کتابی با نثر روان و ریتم مناسب. گره¬ئ اصلی ماجرا سفر یک پدر مستندساز به سوریه است و انتظار برای بازگشت این پدر. اما نویسنده فقط به یک تعلیق اکتفا نکرده و برای داستان¬ش چند گره¬ تدارک دیده: اختلاف نسل و عدم آگاهی والدین و فرزند با دنیای یک¬دیگر. پنهان کردن یک راز خانوادگی. بیماری صعب¬العلاج یکی از شخصیت¬های فرعی. حضور غیر منتظره¬ئ شخصی که تقریباً یک ضدقهرمان است و گم شدن یکی از شخصیت¬های فرعی. 
مصالح لازم برای حفظ تعلیق و گره¬افکنی و گره¬گشایی پی¬درپی. یک طرح خوب و قابل دفاع. مسائلی که باعث می¬شود مخاطب تا پایان کتاب شخصیت¬ها را همراهی کند و با آنها همزادپنداری کند. نثر کتاب هم نثری ساده و صمیمی است. شخصیت¬ها در زمان لازم و به ترتیب وارد می¬شوند و مخاطب فرصت کافی برای آشنایی با شخصیت¬ها دارد. داستان به صورت خطی روایت می¬شود اما نویسنده بنا به اقتضای فضا و اتفاقات با فلش¬بک¬ها و یادآوری¬های ذهنی به پیش¬برندگی داستان کمک می¬کند.