اولش که کتاب رو از کتابخونه برداشتم هیچ ایده ای راجع به خوب بودن یا نبودن داستان نداشتم
تعریفش رو هیچ جا نشنیده بودم و از نویسندش هم هیچ کتاب دیگه ای نخونده بودم 
اومدم توی برنامه بهخوان و نظرات رو خوندم و کم مونده بود به خاطر نظرات بدی که راجع بهش نوشته بودن از خوندنش صرف نظر کنم
و خیلی خوشحالم که این کارو نکردم چون این کتاب واقعا خوب بود
با آنه همه حس‌هارو تجربه کردم حتی یه جاهاییش دلم میخواست براش بشینم گریه کنم...
حس درد و خشم و تنفر رو از آنه، حس درموندگی رو از مارکو و حس بد گمانی و سوءظن رو از پدر و مادر آنه گرفتم...

کتاب واقعا خوب و قوی ای بود و روان بودن داستان باعث می‌شد اصلا ازش خسته نشید...
کتابی که با این که میفهمیدید مقصر کیه ولی بازم نمیفهمیدید مقصر اصلی کیه...
بخونیدش و ازش لذت ببرید
        

          موقع تموم کردن کتاب اینجوری بودم که:چرااا؟؟؟!!
        

          خب این کتاب خیلی قوی نبود و از یجایی به بعد یکم کند می گذشت
و هیجان بالایی هم با خودش نداشت
اما عجیب بود که با این نقطه ضعف ها هم منو جذب کرد و دوستش داشتم
بنظرم بین چند تا کتاب طولانی و سنگین میتونه انتخاب خوبی باشه که هم ریدینگ اسلامپ نشین هم مغزتون خیلی درگیر نشه🫶
        

          خب خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی سطحی بود کلماتی که استفاده می کرد و من هیچ ادبیات خاصی از این کتاب نگرفتم و اصلا جالب نبود حتی یه تیکه کتاب حق یا جالب نداشت🥲
        

          کتابی که به معنای واقعی نمی‌شه زمین گذاشت. تک جلدی‌ایی که واقعا ارزش خوندن داره و نمیشه از خوندنش پشیمون بود.