جان گابری یل بورکمن

جان گابری یل بورکمن

جان گابری یل بورکمن

هنریک ایبسن و 1 نفر دیگر
4.0
5 نفر |
3 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

7

خواهم خواند

5

: آن باد به چشم من نفس زندگی است.سلام همه­ی ارواحی است که در خدمت من­ند.حس­شان می­کنم...آن میلیون­ها ثروت محبوس در زمین را.می­بینم...آن رگه­های سنگاهن را که دست­های شاخه­شاخه­ی پیچاپیچ اغواگرشان را به طرف من دراز کرده­اند.در برابرم دیدم آن اشباحی را که به زندگی چشمک می­زدند...شبی که در سردابه­های بانک ایستاده بودم،چراغ د ردستم.(مکث) شما مشتاق بودید که آزاد بشوید.من تلاش کردم.ولی قدرت نداشتم.گنج شما به اعماق فرو رفت. (دست­هایش را دراز می­کند) ولی من اینجا،در سکوت شب،در گوش­تان زمزمه می­کنم : من عاشق شمایم،ای گنج­هایی که با ملازمان شکوهمند قدرت و افتخارتان آرزومند حیاتید.من عاشق شمایم،من عاشق شمایم،من عاشق شمایم.

پست‌های مرتبط به جان گابری یل بورکمن

یادداشت‌های مرتبط به جان گابری یل بورکمن

            یک تجربه نو بود ! تا جایی که یادم می آید تا به حال نمایشنامه ترجمه نخوانده بودم. این نمایشنامه از آخرین آثار یک نویسنده سرشناس تئاتر نروژی است. که آثارش از پرتکرارترین نمایشنامه های تاریخ به لحاظ اجرا هستند. بنظرم نویسنده به خوبی  افراد و موقعیت ها رو توصیف کرده بود و با نگاهی مضحکانه به زندگی آدم ها گریز می زند. به زندگی هایی خالی از معنا و باورهای واقعی ... بعضی ازین مضحکه کردن ها بسیار جالب توجه بودند ،
[هشدار ! جمله بعدی خطر اسپویل دارد]
.
.
‌.
یکی از این مضحکه سازی ها خیانت فردی به معشوق خودش است و سپس ترک او و ازدواج با خواهر دوقلویش! دوقلوهای همسانی که ... تصویر خنده دار و مضحکی است. جایگزین کردن فردی را که ظاهرش عینا شبیه فردی دیگری است ... تلنگر هایی ازین دست در داستان فراوان اند. پایان نمایش  و ضربه هایش را دوست داشتم. واقعا زندگی خالی از باورها و معناهای بیشتر از ماده ، حالت رقت انگیزی دارد. شخصیت های داستان، واقعی بنظر می رسند، مخصوصا خود بورکمن. می شد او را دید، جان گابری یل بورکمن ‌...