زنی در برلینزنی در برلینسیامند زندی3.64 نفر |3 یادداشتخواهم خواندنوشتن یادداشتبا انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.در حال خواندن1خواندهام3خواهم خواند4توضیحاتمشخصاتنسخههای دیگرکتاب زنی در برلین، مترجم سیامند زندی.یادداشتهای مرتبط به زنی در برلینسید امید روانفر1401/08/07 نکته جالب در مورد این کتاب این است که نویسنده کتاب خودخواسته، نخواسته است نامش پشت جلد کتاب درج شود در ابتدا برای خواننده شاید عجیب باشد ولی با خواندن کتاب متوجه می شویم با توجه به مصائب و هتک حرمت های صورت گرفته روی او و دیگر هم وطنانش حق داشته که نگذارد نامی از او برده شود البته اینجا یک نکته ظریف وجود دارد این کتاب در جبهه غرب و طرفدار آمریکا بر علیه شوروی آن زمان منتشر شد و تمام سعی را کرده که نشان دهد سربازان شوروی اکثر قریب به اتفاق شان مشتی حیوان صفت هستند، نکته جالب این است که هیچ بیانی از سربازان آمریکایی نشده در صورتی که طبق اسناد و مدارک سربازان آمریکایی وارد شده به آلمان پس از جنگ جهانی دوم اگر بیشتر از سربازان شوروی جنایت و هتک حرمت نکرده باشند کمتر مرتکب خشونت و هتک حرمت نشدند و این کتاب هم با روشی موذیانه و قطعاً با سرمایه ساختار رسانه ای غربی، سعی در ضربه زدن به جبهه مقابل را داشته 00مهرداد محمدی1401/09/08 سلام. حال همه ی ما خوب است اما تو باور نکن. از خانه که می آیی، یک دستمال سفید، پاکتی سیگار، گزینه ی شعر فروغ، و تحملی طولانی بیاور احتمال گریستن ما بسیار است! _ اینبار می خواهم در باره ی کتاب (زنی در برلین) صحبت کنم. این کتاب نخستین بار در برلین در سال 1959 بدون ذکر نام نویسنده منتشر شد. زنی سی و اندی ساله خاطرات خود را از نخستین روزهای اشغال برلین روایت کرده و به موضوع تجاوز به زنان آلمانی توسط ارتش سرخ می پردازد. جامعه ی آلمان پس از انتشار کتاب با شوکی عجیب مواجه می شود. و پس از مرگ (مارتا هیلرز) نویسنده و روزنامه نگار شهیر آلمانی در سال 2001 مشخص میشود نویسنده کتاب او بوده.اینبار آلمان در شوکی عمیقتر و البته در بهت و حیرت فرو میرود. کتاب آنچنان صریح، بی پرده، تلخ و گزنده است که هر کسی خوانده برنتابیده. اثری که فاش می کند انسان ها هم سرشت شر و پلیدی می توانند داشته باشند، حتی اگر برای خیرخواهی آمده باشند. فرم روایی خانم هیلرز در نوشتن خاطره های روزانه اش بر جذابیت کتاب افزوده. روایت دست اول، ملموس و دردناک از جنگ و زوایای پنهان آن که کمتر به آن پرداخته شده. کتابی متفاوت در ادبیات جنگ. این کتاب چهره ی سیاه جنگ را نشان می دهد. چهره ی سیاهی که نه فقط منجر به نابودی کشورها، فرهنگ و تمدن، بلکه به وقایع وحشتناکی اشاره میکند که انسانیت را زیر سئوال می برد. مگر می شود درد را بیان کرد؟ درد را فقط باید کشید. اگر درد را می شد بیان کرد که دیگر درد نبود. تاب آوردن و به زندگی ادامه دادن در میان این همه تجاوز، گرسنگی، محرومیت، ترس و تنهایی به راستی سخت است. به خصوص اگر بدانی روایت ساخته ی ذهن و تخیل نویسنده نیست. بلکه حقیقت است! تجربه ی زیسته ی اوست! با مهر. 011محدثه پوررمضان1401/07/02 روزنوشتِ "مارتا هیلرز" از هشت هفته تلاش برای زنده ماندن! زنده ماندن در "برلین" که توسط متفقین اشغال شده،غذا کمیاب است ، بهداشت وجود ندارد و زنان از توحش ارتش سرخ به جان آمده اند، بعضیها خودکشی می کنند، بعضی خودفروشی می کنند و مارتا هیلرز هر روز از رنج خود و باقی قربانیان جنگ می نویسد... احتمالا برای زنی چون او نوشتن هم از ملزومات زنده ماندن است...می نویسم پس هستم! از متن کتاب: عجب دوره ای. داریم تاریخ را دست اول زندگی می کنیم، موضوعات قصه هایی هنوز ناگفته و ترانه هایی هنوز ناخوانده.ولی وقتی در درونش هستی غیر از مصیبت و دل نگرانی چیزی نیست. حمل تاریخ بر شانه ها کار صعب و دشواری است. 00