بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

خانم! فردا کوچ است: سفرنامه سکینه سلطان (وقارالدوله)

خانم! فردا کوچ است: سفرنامه سکینه سلطان (وقارالدوله)

خانم! فردا کوچ است: سفرنامه سکینه سلطان (وقارالدوله)

زهرا صالحی زاده و 2 نفر دیگر
3.7
14 نفر |
4 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

2

خوانده‌ام

31

خواهم خواند

20

«دوتا کوه چنان نزدیک هم شده بودند، انگار می خواستند به گوش همدیگر حرف بزنند. این زوار فضولی کرده از میان این دو کوه رد می شدند، نمی گذاشتند که حرف این ها تمام بشود. ما هم مثل همه فضولی کرده از میان این دو کوه رد شده اما شنیدیم که با هم می گفتند صحرای پشت من بهتر است. او می گفت صحرای پشت من خوب تر است.»«خانم فردا کوچ است» جلد سوم از مجموعه ی «سفرنامه های قدیمی زنان»، شرح سفر سکینه سلطان مقلب به وقارالدوله از همسران ناصرالدین شاه، به مکه و عتبات است. وقارالدوله سفرش را چهار سال بعد از کشته شدن شاه و زمانی که به همسری معتصم الملک درآمده، شروع می کند ولی همچنان در این سفر به یاد ناصرالدین شاه است و خاطراتی از او ذکر می کند. جذابیت سفرنامه های زنان در این است که در کنار اتفاقات سفر، ریزه کاری ها و روزمرگی ها را هم ثبت کرده اند و این روایت جزئیات است که به ما امکان می دهد تصویر روشن تری از آن دوره ی زمانی داشته باشیم. در این سفرنامه ها متن به زبان شفاهی نزدیک تر می شود و صراحت و جسارت زنان راوی، وجوه نادیده ای از آن دوره ی تاریخی را به ما نشان می دهد.

لیست‌های مرتبط به خانم! فردا کوچ است: سفرنامه سکینه سلطان (وقارالدوله)

یادداشت‌های مرتبط به خانم! فردا کوچ است: سفرنامه سکینه سلطان (وقارالدوله)

            خانم فردا کوچ است

اگر علاقه‌ی شخصی‌ام به سفرنامه‌خوانی و متن‌های قاجاری را در این سفارش دخیل نکنم، باز هم یک ویژگی مهم اینجا هست که باعث می‌شود شما را تشویق کنم به خواندن این کتاب‌: مواجهه‌ی نزدیک با تاریخ

اوضاع و احوال دربار، وضعیت جاده‌ها، کاروانسراها، آب و هوای اقالیم، رفتارشناسی مردم، قیمت مایحتاج از خوراک و اسباب سفر گرفته تا کرایه‌ی اتاق، برخورد با راهزنان، وضع زیرساخت‌ها، اصطلاحات و تکیه کلام‌ها، سطح سواد، میزان اعتقادات، پایبندی به شرع ، نوع پوشش و... جزییاتی است که در متن‌های زنانه می‌توان ردی از آنها گرفت.

سه جلدیِ سفرنامه‌ی زنان نشر اطراف، روایت شسته‌رفته‌ی سفر سه زن باسواد از دوران قاجار، به عتبات و حرمین است. زنانی که گاه از هوای گرم و صدای حیوانات در نیمه شب یک کاروانسرای بین راه، بی خواب شده‌اند و گاه در غرفه‌ی تنگ یک کشتی مسافربری، با خانواده‌ای مسافر، گرم گرفته‌اند. گاهی از شدت تب و لرز، در میانه‌ی مسیر، آرزوی مرگ کرده‌اند و گاهی از فرط اشتیاق، آرزوی مجاور شدن در کربلا را کرده‌اند. گاهی دلتنگ همسر شده‌اند و گاهی از پرحرفی همسفر نالیده‌اند.