معرفی کتاب وقتی رفت اثر لیزا جوئل مترجم مائده توحیدی
در حال خواندن
1
خواندهام
39
خواهم خواند
17
نسخههای دیگر
توضیحات
کتاب حاضر، داستانی است که در آن الى مک باور نمی کرد که تئو گودمن قصد برقراری رابطه با او را داشته باشد. تئو گودمن بی تردید جزو زیباترین بچه ها در یازده سالگی بود. آن ماه ها؛ ماه های پیش از ناپدیدشدنش بهترین ماه ها بود. واقعاً بهترین بود. هر لحظه ای خود را مانند یک هدیه به او عرضه می کرد و می گفت من اینجام یک لحظه فوق العاده دیگر.
بریدۀ کتابهای مرتبط به وقتی رفت
یادداشتها
1403/6/18
خواندن این کتاب برای من مانند دیدن یک فیلم بود. احساسات و افکار شخصیت ها به خوبی باورپذیر بودند و باعث همراهی ذهن انسان با خودشان می شدند. در ابتدا فکر می کردم شاید تعلیق زنده یا مرده بودن الی مدت بیشتری طول بکشد و زمانی که نویسنده سریعا سرنوشتش را مشخص کرد جا خوردم. حتی فکر کردم کشش داستان کم خواهد شد و یکنواخت و حوصله سربر شود. اما وقتی از زبان دیگر اشخاص مثل قاتل و مقتول روایت شد، کتاب توانایی سرگرم کردن مخاطب را دوباره نشان داد. برای من اولین اثری بود که اینقدر دقیق به حالات روحی دیگر افراد درگیر در قتل پرداخته شده بود و گره خود معما به آسانی باز می شد البته فکر می کنم رابطه بین هانا و مادرش جای پردازش بیشتری به دلیل شباهت اتفاقات زندگی او و نوئل داشت. صفحات آمیخته به احساسات متناقضی مثل اندوه و امید بودند ولی در پایان عصبانیت و غم بیشتر از دیگران در ذهن من حک شد. فکر می کنم برای کسانی که به ژانر جنایی علاقه مند هستند تجربه تازه ای است که از سمت و سوی دیگری به این ماجراها چشم بدوزند.
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.
1
1403/6/26
0
1402/6/17
1
1402/3/8
0
1403/6/6
4
1402/4/11
4
1402/12/22
0