اعترافات رمان نویس جوان

اعترافات رمان نویس جوان

اعترافات رمان نویس جوان

اومبرتو اکو و 1 نفر دیگر
3.4
6 نفر |
4 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

10

خواهم خواند

15

ناشر
روزنه
شابک
9782000614388
تعداد صفحات
224
تاریخ انتشار
1389/10/11

توضیحات

        «اعترافات یک رمان نویس جوان» تحشیه ای است بر متن رمان نویسی اکو. این تحشیه اما، در مواردی از خود متن فراتر می رود و تصویری همزمان از اکوی رمان نویس و نظریه پرداز را به ما می نمایاند: بنیان های فکری، الگوهای نوشتاری و دلبستگی های او را در مقابل ما می گستراند. او انگار در این کتاب، خود نویسنده اش را زیر میکروسکوپ خود محقق اش گذاشته است و به بررسی آن پرداخته است؛ هرچند این دو خود را شاید نتوان به این سادگی از هم تفکیک کرد. به هرحال، اکو در این کتاب اگر بخواهم به شیوه ی خود او «فهرست» کنم از مولف الگو و مولف تجربی می گوید، از شخصیت های داستانی، از نحوه ی تأثیرپذیری ما از چنین شخصیت هایی، از تأویل کنندگان، از سازوکار داستان، از پدیده ای به نام «فهرست کردن» و از بسیاری موارد دیگر. لابه لای گفته هایش نیز متوجه رندی های خاص او می شویم.
      

یادداشت‌ها

لو دادنِ ر
          لو دادنِ رمان

رمان‌خوان که باشید و تب رمان‌تان که بالا باشد، به‌احتمال زیاد نظرها و نوشته‌های خود رمان‌نویس‌ها هم برایتان گیرا و هیجان‌انگیز خواهد بود. چرا؟ چون ما همیشه در حین خواندن یک رمان عالی یا بعد از آن، همچون یک مخاطب حرفه‌ای این سؤال غیرحرفه‌ای را مدام تکرار می‌کنیم که «چگونه چنین چیزی را نوشته است؟» یکی از همین کسانی که رمان‌های عالی می‌نویسند، به این سؤال جدی ما با شوخی جواب داده است: «از چپ به راست!» مثل این‌که کسی در جواب این که «چگونه راه می‌روی» بگوید یکی از پاهایم را برمی‌دارم و جلوی پای دیگرم می‌گذارم. اما شوخ‌طبعی این رمان نویس نباید فریبمان دهد. او از غول‌های دنیای رمان است که با گذر از فلسفه و نشانه‌شناسی و نقد ادبی وارد دنیای رمان شد و در همین گذر، چنان دانشی کسب کرد که انگار کتابخانه‌ای‌ست با تمام کتاب‌های موجود و ممکن. تجسمی از کتابخانه‌ی بابل که اگر این تشبیه را می‌شنید، با توجه به ارادتش به بورخس، قطعاً از آن خوشحال می‌شد.
اکو، رمان‌نویس پیر جوان‌طبعی است که پیری‌اش را در واژه‌ها و جمله‌های عمیق و آبدیده و توصیف دقیق جهان رمان‌هایش و جوانی‌اش را در شادی و شوخ‌طبعی شخصیت‌هایش می‌بینیم. «اعترافات یک رمان نویس جوان» کتابی است متشکل از اعترافات این عالم پیر و نویسنده‌ی جوان. همو که ده درصد نبوغ نوشتن را شهود می‌داند و نود درصدش را عرق ریختن. او در این اعترافات، طرح‌ها و نقشه‌هایی را نشانمان می‌دهد که از جهان داستان‌هایش کشیده و از محدودسازهایی حرف می‌زند که دنیای ممکن روایی‌اش را شکل می‌دهند (اگر در این قسمت صدای سوسور به گوش‌تان می‌رسید تعجب نکنید. به هر حال اکو نشانه‌شناس است). او در این کتاب، قبل از اینکه رمان‌نویس باشد نظریه‌پردازی‌ست که مانند بارت به تأثیر مخاطب در تأویل اثر اشاره می‌کند و آن را بخشی از سازمان و ساختار تأویلی دنیای رمان می‌داند و بر این اساس مخاطبان را به دو گروه «الگویی» و «تجربی» تقسیم می‌کند.
اکو قواعد بازی را به‌عنوان یک نویسنده‌ی رمان به‌خوبی می‌داند و در «اعترافات یک رمان‌نویس جوان» با زیرکی و تیزهوشی تنها به بخش‌هایی از این قواعد اشاره می‌کند چرا که اعتقاد دارد: «نباید تمام آن ها را لو بدهم!»
        

0

          در میان کتاب‌های حجیم سنگین کتابخانه، چشم گرداندم دنبال یک کوچکِ سبک برای توی مترو. آن روز خوش‌شانس بودم که «اعترافات رمان‌نویس جوان» اول از همه به چشمم آمد. بی‌وقفه برش داشتم و آهسته‌آهسته خواندمش.
می‌توانم خودم را ببینم که چشم‌هایم در شلوغی مترو برق می‌زد، یک‌وقت‌هایی لب‌هام کش می‌آمد و صفحات را برمی‌گشتم که آن بهت و شوق را مکرر کنم.
طنز و رندی و بلاغت اومبرتو اکو با آن شم نویسندگی بی‌نظیر و نگاه محققانه، رشک‌برانگیز و سرذوق‌آورنده است.
اکو از نوشتن و نویسندگی می‌گوید. از منطق داستان و منطق شعر، از زیرورو کردن شیفته‌وار یادداشت‌های باریک‌بینانه‌اش درمورد قرون وسطی، از فهرست‌های دقیق بی‌انتها، از خلق دنیایی بی‌نقص، از نسبت داستان و واقعیت، از حقیقتِ قاطع و یقینیِ سرنوشت شخصیت‌های داستان‌ها و حقیقتِ شبهه‌برانگیز زندگی و سرنوشت شخصیت‌های تاریخ، از سهلِ ممتنع بودنِ نوشتن و وسواسِ نویسندگی و همه‌ی چیزهایی که یادداشت کوتاه من جایشان انداخته است.
اکو از آن‌هاست که بعد خواندنش دلت می‌خواهد نویسنده باشی، درست مثل او، با یک سعی طاقت‌سوز و شیفتگیِ وسواس‌گون.
        

19