جنگ بود
در حال خواندن
0
خواندهام
3
خواهم خواند
0
توضیحات
پوتین ها آن قدر بزرگ و سنگین بود که پایه پایم نمی آمدند. می دویدم، اما توی گل فرو می رفتم و زمین می خوردم و عراقی ها نزدیک تر می شدند. یکی از پوتین ها از پایم در آمد و بندهای سیاه لنگه دیگر دور پایم پیچیده بود. می دویدم و پوتین را روی زمین می کشیدم. .
بریدۀ کتابهای مرتبط به جنگ بود
یادداشتها