معرفی کتاب پیک نیک کنار جاده اثر آرکادی بوریس استروگاتسکی مترجم فربد آذسن

پیک نیک کنار جاده

پیک نیک کنار جاده

4.0
4 نفر |
4 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

1

خوانده‌ام

7

خواهم خواند

8

شابک
9786001822889
تعداد صفحات
264
تاریخ انتشار
1398/2/28

توضیحات

        
«پیک نیک کنار جاده» روایت­گر داستان مشهور بازدید بیگانگان از زمین است. با این تفاوت که این­بار بین انسان­ها و بیگانگان دیداری صورت نمی­گیرد. نه تنها انسان­ها بیگانگان مذکور را ندیده­اند، بلکه طبق شواهد موجود، آن­ها نیز متوجه حضور انسان­ها نشده یا اصلا به حضورشان اهمیت نداده­اند. تنها ماحصل این بازدید، به وجود آمدن شش ناحیه­ی روی اقصی نقاط کردی زمین است.
نواحی بازدید پر از پدیده­ها، اشیا و فناوری­های بیگانه­ای هستند که حتی خبره­ترین دانشمندان نیز قادر به توضیح دادنشان نیستند، ولی برای بسیاری از آن­ها کاربرد عملی پیدا کرده و اذعان دارند که آن­چه بیگانگان از خود، روی زمین بجا گذاشته­اند، می­تواند مسیر پیشرفت تاریخ بشریت را برای همیشه عوض کند، این وسط فقط یک مشکل وجود دارد؛ نواحی بازدید بسیار هولناک و مرگبار هستند و زنده بیرون آمدن از آن­ها کار بسیار دشواری است. به مردان جسور یا شاید هم احمقی که رفتن به ناحیه­ و بیرون آوردن غنیمت از آن­جا را حرفه­ی خود تبدیل کرده­اند «استاگر» می­گویند.
شخصیت اصلی داستان جوانی به نام «دریک شوهارت» است که بدبینی، بدخلقی و شکاک بودن ذاتی­اش، او را به استاگری ایده­آل تبدیل کرده است. او در شهری کوچک به نام «هارمونت» زندگی می­کند. شهری خیالی واقع در کانادا که یکی از شش نواحی بازدید بوده است و دانشمندان، نظامیان و تاجران زیادی به آن دل خوش کرده­اند. ردریک تصمیم می­گیرد برای یک بار هم شده کاری برای خوشحال کردن انسانی دیگر انجام دهد و به دوست و همکار روسش «کیریل پانوف» کمک کند غنیمتی کمیاب را از ناحیه­ی بازدید هارمونت بیرون بیاورد، ولی استفاده از نواحی بازدید به عنوان ابزاری برای لطف کردن به دوستان و رفقا اصلا کار عاقلانه­ای به نظر نمی­رسد و ردریک به خاطر تصور اشتباه خود تاوان بزرگی پس خواهد داد...
«پیک نیک کنار جاده» یکی از تحسین شده­ترین آثار گمانه­زن روسی است و دستمایه­ی ساخت فیلم «استاگر» به کارگردانی آندری تارکوفسکی و مجموعه بازی­های ویدئویی بوده است.

      

پست‌های مرتبط به پیک نیک کنار جاده

یادداشت‌ها

نعیمک

نعیمک

1403/12/25

          اینکه چنین کتابی در فارسی چاپ شود خیلی برای خود من حس خوبی دارد. این کتاب منلع اقتباس «استاکر» از تارکوفسکی و بازی «استاکر» بوده. البته فیلم استاکر خیلی با کتاب متفاوت است و مثل اغلب فیلم‌های تارکوفسکی حسی ماورایی به کتاب اضافه می‌کند. ایدۀ کتاب بی‌اندازه شگفت‌انگیز است و وقتی پشت جلد را خواندم و فهمیدم قصه از چه قرار است داشتم از هیجان بالاپایین می‌پریدم. آدم‌فضایی‌ها آمدند زمین و نه آن‌ها ما را دیدند و نه ما آن‌ها ولی نشانه‌هایی از خودشان به جا گذاشتند. جایی به اسم «ناحیه» که پر از چیزهای عجیب و غریب است و آدم‌هایی که وارد این ناحیۀ ناشناخته می‌‌شوند و چیزهایی از آن بیرون می‌آورند. در خود کتاب این ایده را خیلی بیشتر توضیح می‌دهد و واقعاً هیجان‌انگیز است. ایده‌ای که الان هم بین علمی-تخیلی‌نویس‌ها و حتی کسانی که به موجودات فرازمینی می‌پردازند داغ است. 
قصه در چند تاریخ اتفاق می‌افتد. اینکه شخصیت‌ها بزرگ می‌شوند، تغییر می‌کنند و رفتارهایشان با چند سال پیش متفاوت است ویژگی خیلی مهم کتاب است که نوشتنش اصلاً ساده نیست و «ناحیه» که همیشه در تمام کتاب نقشی مرکزی دارد. فقط یک مکان نیست و نقشی حیاتی دارد. جایی که حس می‌کنی معجونی است که بدبختی و خوشی و شانس و تلخی و همه‌چیز. مکانی که سایۀ شومی دارد اما شاید بخت و اقبال تو را هم بلند کند. واقعاً روس‌ها در به وجود آوردن یک فضای مالیخولیایی پادشهری خیلی خوب هستند و این برمی‌گردد به شخصیت‌هایی که حس‌شان می‌کنی و جان دارند. فقط یک سری شخصیت نیستند که بخواهند حرف نویسنده را بزنند. 

آغاز کتاب یک پیش‌گفتار بی‌نظیر دارد که در واقع اهمیت ادبیات علمی-تخیلی را بیان می‌کند و از طرفی اهمیت کتاب‌ها و ادبیاتی از نوع این کتاب و تفاوتی که با ساختارهایی شبیه کتاب‌های غربی دارند. از نوشته‌هایی است که ذوق و ارادت نویسنده بسیار مشهود است و برای کسانی که به این ژانر علاقه دارند پر از حس خوب است.
پایان کتاب هم نوشته‌ای است از بوریس که می‌خواهد قصۀ نوشته شدن کتاب را بگوید اما مهم‌تر از آن فضای سانسور در زمان روسیۀ آن موقع را ترسیم می‌کند.
        

0

          پیک‌نیک کنار جاده از برادران استروگاتسکی یه علمی‌تخیلی تاریک و فلسفیه که هم به مفهوم ناشناخته‌ها می‌پردازه، هم به سرنوشت و ماهیت انسان.

متأسفانه، ترجمه کتاب‌های علمی تخیلی، احتیاج به دانش بالاتر از حد نسبی به موضوعات علمی تخیلی داره و باید برای ترجمه، حتی از متون تخصصی استفاده کرد. 

در این آثار، مترجم باید علاوه‌بر تخصص ترجمه، از دانش تخصصی علمی هم برخوردار باشه که بنظر می‌رسه در این اثر، در این دو موضوع نقص وجود داشته. بنظرم برای ترجمه آثار، تنها علاقه و فن ترجمه مطرح نیست، احاطه به آثار مشابه و درک دنیاهای نویسندگان این آثار هم ضروریه. 

سال‌ها پیش، موجودات فرازمینی از زمین عبور کردن، بدون اینکه تماسی با بشر داشته باشن. فقط توی چند نقطه چیزهایی باقی گذاشتن—آثار عجیبی که قوانین فیزیک رو به هم می‌ریزن و هیچ توضیحی براشون نیست. این مناطق به زون معروف شدن و ورود بهشون ممنوعه، ولی یه عده که بهشون استاکر می‌گن، مخفیانه وارد زون می‌شن و اشیای فرازمینی رو برای فروش بیرون میارن.

ردریک شوارتارت، یه استاکر حرفه‌ای، توی یکی از خطرناک‌ترین زون‌ها کار می‌کنه. هدف نهاییش رسیدن به یه شیء افسانه‌ایه که می‌گن می‌تونه آرزوها رو برآورده کنه. اما مثل همه چیزای دیگه توی زون، اینم بهایی داره که شاید کمتر کسی حاضر باشه پرداختش کنه.

رمان، با لحن سرد و تلخش، درباره‌ی طمع، تقدیر و ناتوانی انسان در درک ناشناخته‌هاست. موجودات فضایی شاید حتی متوجه حضور ما نشده باشن، درست مثل آدمایی که وسط یه پیک‌نیک کنار جاده زباله می‌ریزن، بدون اینکه به مورچه‌هایی که اونجا زندگی می‌کنن فکر کنن.

بازی مطرح استاکر و چند اقتباس سینمایی، از برداشت‌های شخصی این اثر هستن. ترجیحاً از نسخه اصلی برای مطالعه استفاده کنید. 

        

0