ملک آسیاب

ملک آسیاب

ملک آسیاب

3.0
2 نفر |
1 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

3

خواهم خواند

1

رو به باغ رفت،پا به علفزار گذاشت،آوای سیرسیرک ها او را احاطه کرد.زیر شاخه های توت بر تخته سنگی شست و ساقه ی خشک گندمی را از زمین برداشت بین دو انگشت چرخاند،فکر کرد؛چه زندگی ملال آوری،بلاهت محض،دور باطل،آسیاب دوباره به آنها برگشته بود بی فایده،هیچ چیز عوض نمی شد.زندگی او شبیه تعطیلاتی پایان ناپذیر ادامه می یافت...

لیست‌های مرتبط به ملک آسیاب

یادداشت‌های مرتبط به ملک آسیاب

            -تو مرا سطحی می‌دانی؟
-سطحی واژه خوبی نیست، بی‌وزنی سارا، مثل قاصدک بالا و پایین می‌روی!

علیزاده در ملک آسیاب، راوی دو داستان هم‌زمان و موازی است. یکی ملک آسیاب که در رفت‌وبرگشت بین صاحبان و دولت است و دیگری ماجرای عاطفی بین سارا و فرزین. سارا، دختر خانم نجمیِ بیوه است و با دایی هدی و فرزین، چهار مالک اصلی ملک آسیاب هستند. در این میان، مباشران و کارچاق‌کنانی هستند که به دنبال بافتن کلاهی از نمد ملک آسیاب برای خودشان هستند. 
ملک آسیاب یک طرح داستان ساده دارد. خالی از هر تعلیق، گره و پیچیدگی. اگر هم پیچیدگی‌ای وجود دارد، پیچیدگی در توصیف‌های علیزاده از حالات و رفتار شخصیت‌ها و موقعیت‌های مختلف است. توصیفاتی که با حوصله و بدون هیچ عجله‌ و با نثری پاکیزه بیان شده است. شاید تنها نقطهٔ قوت ملک آسیاب همین بیان جزییات دقیق و غیرتکراری باشد. استفاده از واژگان درست و به‌جا که می‌تواند سرمشق خوبی برای تازه‌نویسنده‌ها باشد. 
ملک آسیاب فقط از جهت نزدیک‌تر شدن به شناخت شخصیت علیزاده و چشیدن طعم توصیفاتش ارزش خواندن دارد و متاسفانه بیش از این چیزی در چنته‌اش نیست.