خب..یه توضیح خیلی مختصر در مورد نویسنده این سفرنامه بدم. البته توضیحات مفصل و خوبی، محسن فاتحی در مقدمه کتاب نوشته و منم میخوام بخش کمی از اونها رو برای آشنایی بیشتر اینجا بنویسم چون دیدم تا حالا کسی ریویویی برای این کتاب ننوشته . آقای خواجه غیاث الدین نقاش آن طوری که محسن فاتحی با بررسی اسناد تاریخی نوشته، در مورد شخصیت واقعیش بحث و نظرات مختلفی وجود داره. نظر غالب این است که ایشون همان استاد مسلم نقاشی « محمد سیاه قلم » هنرمند نام آور عصر تیموری است. این آقا فرد مورد وثوق بایسنغر میرزا بوده و به عنوان نماینده خودش ، او رو رهسپار چین میکنه. هدف اصلی هم این بوده که خواجه غیاث الدین در پی هنر و فرهنگ چین باشه و تو سفر تمرکزش رو روی این موارد بذاره. در واقع بایسنغر دنبال یک چشم هنر بین بوده و به این دلیل از ظرفیتهای خواجه استفاده کرده.
در مورد کتاب هم، باز آن طور که در مقدمه نوشته شده توسط محسن فاتحی آمده، متن این سفرنامه در کتابخانه بایسنغر نگهداری میشده و آقای حافظ ابرو برای تکمیل اثر معروفش زبده التواریخ ازش استفاده کرده. از این آقای حافظ ابرو هم چندی پیش یک کتاب به نام « پنج رساله حافظ ابرو» خوندم که یه معرفی مختصر هم اونجا براش نوشتم. این سفرنامه در آثار دیگری هم چاپ شده اما به گفته محسن فاتحی برای اولین بار به طور مستقل و جداگانه در این کتاب حاضر به چاپ رسیده. آقای غیاث الدین نقاش در طول سفرنامه سعی میکنه با یک نگاه ریزبینانه آداب و رسوم و بناهای مختلف چین و مسیرها رو توصیف کنه. یک جای این سفرنامه هم به شرح شکنجه گناهکاران پرداخت که منو یاد مجموعه فیلم های ارّه انداخت که جالب بود:) معنی لغات سفرنامه هم برخی در پاورقی و برخی در انتهای کتاب آورده شده.
این کتاب رو در راستای خوندن نثر کهن که استارتش رو چندی پیش زدم خوندم و از انتخاب این کتاب کاملا راضیام. چون ابتدای مسیر هستم برام مهم بود که کتاب های کم حجمی رو شروع کنم. کتاب پنج رساله حافظ ابرو و این کتاب همین ویژگی رو داشت . این کتاب کلا 138 صفحه است که اگر معانی لغات و یادداشت های انتهایی کتاب و همچنین مقدمه محسن فاتحی رو ازش کسر کنیم، خود متن اصلی سفرنامه 81 صفحه است. امیدوارم این مسیر رو آهسته و مستمر و پیوسته ادامه بدم. خوندن و آشنایی با این کتاب کمتر شناخته شده رو مدیون آشنایی با محسن فاتحی هستم که سال گذشته یک رمان ازش خوندم و بعد در تحقیقاتی کردم،متوجه شدم چه قدر نسبت به نثر کهن اطلاعات داره و به همین جهت این دو کتاب رو خوندم.