A Thousand Steps into Night

A Thousand Steps into Night

A Thousand Steps into Night

3.1
9 نفر |
4 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

2

خوانده‌ام

13

خواهم خواند

26

شابک
9780358469988
تعداد صفحات
384
تاریخ انتشار
_

نسخه‌های دیگر

توضیحات

        A Japanese-influenced fantasy brimming with demons, adventure, and plans gone awry.
 
In the realm of Awara, where gods, monsters, and humans exist side by side, Miuko is an ordinary girl resigned to a safe, if uneventful, existence as an innkeeper’s daughter.

But when Miuko is cursed and begins to transform into a demon with a deadly touch, she embarks on a quest to reverse the curse and return to her normal life. Aided by a thieving magpie spirit and continuously thwarted by a demon prince, Miuko must outfox tricksters, escape demon hunters, and negotiate with feral gods if she wants to make it home again.

With her transformation comes power and freedom she never even dreamed of, and she’ll have to decide if saving her soul is worth trying to cram herself back into an ordinary life that no longer fits her… and perhaps never did. 
      

یادداشت‌ها

          من کلا خیلی دوست دارم داستان‌هایی از افسانه‌های ملل مختلف جهان بخونم و به طور خاص از افسانه‌ها و اسطوره‌های ژاپنی خیلی خوشم میاد.
این شد که وقتی دیدم تو توضیحات کتاب نوشته یه فانتزی با الهام از افسانه‌های ژاپنی علاقه‌مند شدم بخونمش...

اول اینکه متأسفانه از افسانه‌هایی که استفاده کرده بود اصلا خوشم نیومد. در واقع موارد استفاده‌شده هیچ شباهتی به آشنایی قبلی من از این افسانه‌ها نداشت... من انتظار داشتم از همون عناصر و همون شخصیت‌ها استفاده کرده باشه نه اینکه کلا همه چیز رو از اول از خودش درآورده باشه...

حالا جدای از این، کتاب کلا خوب شروع شد. همون اول چند تا تیکهٔ بانمک اومد که خیلی دوست داشتم و واقعا امیدوارم کرد. کلا من از اینکه نثر یه نویسنده نمک داشته باشه خیلی استقبال می‌کنم!
ولی متأسفانه هر چی گذشت این تیکه‌های بانمک کم و کم‌تر شد...
و بعد اینکه واقعا کتاب هیچ هیجانی نداشت... همه چیز خیلی رو روال حل می‌شد و گره‌های داستان هم همچین چیز خاصی نبودن! بسیار کم پیش اومد که ذره‌ای هیجان‌زده بشم و بخوام با اشتیاق بخونم ببینم چه اتفاقی قراره بیفته...
یه وقتایی پیش می‌اومد که یه بارقه‌هایی از جذابیت پیدا می‌کرد و واقعا امیدوار می‌شدم ولی بعد سریع دوباره همه چیز به همون حالت لوس و بی‌نمک قبل برمی‌گشت...

فضای اصلی داستان هم این بود که چقدر به زن‌ها تو این کشور ظلم میشه و حالا این دختر که خودش تو چهارچوب‌های تنگ اینا جا نمیشه در مسیر ماجراجویی‌هاش این مرزها رو می‌شکنه و ... من اصولا همچین فضایی رو دوست دارم ولی این کتاب به نظرم واقعا کلیشه‌ای درش آورده بود. نمی‌دونم... یه طوری بود که انگار به طرز ضایعی هی این محدودیت‌ها رو تو چشم می‌کرد و بعد اینکه حالا این دختر داره با اینا می‌جنگه... اینکه زنا نمی‌تونن بدون همراهی یه مرد جایی برن، اینکه رسما تحت تملک مرد‌ها هستن، اینکه نمی‌تونن هیچ مالی به اسم خودشون داشته باشن و ... کلا از این تیکه‌های داستان اصلا خوشم نیومد به نظرم واقعا لوس بود...

این کتاب در مقایسه با کتاب «دختری که به اعماق دریا افتاد» که اونم همین نشر میلکان ترجمه و چاپ کرده واقعا به نظرم ضعیف‌تر بود. من اصولا از کتاب دختری که... هم چندان خوشم نیومد ولی اونجا حداقل یه داستان عاشقانهٔ قشنگ داشت که باعث می‌شد بخوای قضایا رو دنبال کنی... این کتاب حتی همینم نداشت...
        

15

فاطیما

فاطیما

1403/5/14

        داستانی مهیج از اسطوره ای که جای در انیمه های میازاکی دارد.
در طی داستان ، اوتوری میوکو  با دردسر های زیادی ، از جمله گیر کردن در حلقه زمانی و قانع کردن خدایان عالی رتبه برای کمک به آینده ، نجات دهکده اش از نابودی و شکست اهریمن دورو یاگرا ، روبه‌رو می‌شود و همراه با دوستان جدیدی که در این راه پیدا می‌کند ، از جان و دل مایه می‌گذارد و تا ذره آخر توانش را خرج وظیفه ای سنگین ، که بی مهابا روی دوشش گزارده اند می‌کند: نجات دنیا
کتاب به من استقامت و جا نزدن در مسیر را آموخت . همچنین آموخت چطور می‌توانم دوست بهتر ، یا لااقل آدم بهتری برای اطرافیانم باشم. آموخت محدودیت ها برای شکسته شدن ساخته شده‌اند و مجبورم کرد از حالا به بعد هر حرفی را بی پایه و اساس قبول نکنم. از میوکو آموختم انسانیت بسیار مهمتر از قدرت های اهریمنی است که می‌شود با آنها شکست ناپذیر شد و خانواده مهمتر از آن است که رها کرده شود...
هزار قدم در دل شب ، یا هزار قدم در اعماق دریای ذهن ؟ هر دو می‌توانند روحتان را جلا بخشیده و فکرتان را نسبت به امور روزمره به طرز خوبی تغییر دهند.
میوکوی عزیز ، متشکرم که من را با ماجرایت همراه کردی ، به امید دیدار دوباره میان صفحات کتاب...
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

3