صدای پای آب و مسافر عمومیادبیاتشعرشعر ایران صدای پای آب و مسافر سهراب سپهری 4.1 24 نفر | 5 یادداشت خواهم خواند نوشتن یادداشت با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید. در حال خواندن 0 خواندهام 41 خواهم خواند 3 خرید از کتابفروشیها ناشر ماهیار شابک 9786009178216 تعداد صفحات 40 تاریخ انتشار 1389/8/25 نسخههای دیگر نشر کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان نشر دارینوش نشر زبانکده نشر محراب دانش نشر زبانکده نشر ادیسون نشر دارینوش توضیحات کتاب حاضر، حاوی دو شعر از«سهراب سپهری»، شاعر معاصر ایرانی است، «صدای پای آب» و «مسافر»، عنوان های این دو شعر است. بریدۀ کتابهای مرتبط به صدای پای آب و مسافر samin⋆ 1403/8/26 صدای پای آب ابوالفضل همتی آهویی 4.1 5 صفحۀ 20 و نخواهیم مگس از سر انگشت طبیعت بپرد. و نخواهیم پلنگ از در خلقت برود بیرون. و بدانیم اگر کرم نبود،زندگی چیزی کم داشت. و اگر خنج نبود،لطمه میخورد به قانون درخت. و اگر مرگ نبود دست ما در پی چیزی میگشت. 0 1 samin⋆ 1403/8/26 صدای پای آب ابوالفضل همتی آهویی 4.1 5 صفحۀ 22 مرگ گاهی ریحان میچیند. مرگ گاهی ودکا مینوشد. گاه در سایه نشسته است به ما مینگرد. و همه میدانیم ریه های لذت،پر اکسیژن مرگ است. 0 1 یادداشتها محبوبترین جدید ترین حامد حمایت کار 1401/3/6 کتاب صوتی این کتاب را نوشیدم خدارحمت کند هم سهراب سپهری را و هم خسرو شکیبایی را که چنین اجرای زیبایی داشته یادم هست در برنامه ای از مهران رسام پرسیدند که آیا می شود سریال هایی مثل خانه سبز باز هم ساخت گفت من دیگر خسرو شکیبایی ندارم که این حرفها را بفهمد و با تمام وجود درک کند خسرو شکیبایی شعر سهراب را آنچنان لمس کرده که فکر می کنی خودش سروده 5 50 aysan 1403/6/9 بسم الله الرحمن الرحیم 🩵 یکی از شاهکار های سهرابه بنظرم این کتاب 0 5 samin⋆ 1403/8/26 صدای پای آب، خیلی عجیب بود.اواخر تابستان،یعنی شهریور،شروعش کردم و یادمه اصلا جذبش نشدم،همینطوری که <شرق اندوه> نتونست جذبم کنه. کلا مجموعه ی هشت کتاب سپهری خیلی فراز و فرود داشت!یه جاهاییش از شدت زیباییش گریه میکردم و یه جاهایی بی حس خیرهی کتاب بودم... خلاصه،من صدای پای آب رو همونموقع نصفه رها کردم و کلااا انگار با کتابخونی خداحافظی کردم.گذشت و دو هفتهی پیش شروع کردم و برگشتم به همین دنیا و دو شب پیش،مهمون سهراب سپهری شدم... و واااقعا عجیب بود،نیمهی دوم کتاب به شدت خوب بود! توی یک شب اون بخش هم تموم کردم و...بوم!سپهری دوباره اوج گرفته بود انگار! 0 1 شای 1402/3/14 من ندیدم دو صنوبر را با هم دشمن. من ندیدم بیدی، سایه اش را بفروشد به زمین. رایگان می بخشد، نارون شاخه خود را به کلاغ. هر کجا برگی هست ، شور من می شکفد. بوته خشخاشی، شست و شو داده مرا در سیلان بودن. مثل بال حشره وزن سحر را می دانم. مثل یک گلدان ، می دهم گوش به موسیقی روییدن. مثل زنبیل پر از میوه تب تند رسیدن دارم. مثل یک میکده در مرز کسالت هستم. مثل یک ساختمان لب دریا نگرانم به کشش های بلند ابدی. تا بخواهی خورشید ، تا بخواهی پیوند، تا بخواهی تکثیر. 0 4 جواد فائزی 1401/11/18 احوالات روزمرگی سهراب سپهری بسیار عاشقانه و آرامش بخش با صدای مرحوم خسرو شکیبایی دو چندان به دل میشینه به همه توصیه میکنم بخونن یا صوتیشو گوش بدن .حال خوب کنه 0 19