محبوس

محبوس

محبوس

کورت ونه گات و 1 نفر دیگر
3.0
1 نفر |
0 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

1

خواهم خواند

0

من پیرترین و ناشناخته ترین برنامه ریز واتر گیت بودم، گمانم چیزی که باعث شد این قدر غیرجذاب به نظر برسم این بود که قدرت و ثروت بسیار کمی برای از دست دادن داشتم. برنامه ریزان، گردن کلفت های مملکتی بودند. وقتی دستگیر شدم، مثل کسی بودم که روی یک سه پایه کوچک لب یک چشمه نشسته است. تنها کاری که می توانستند با من بکنند این بود که پایه های سه پایه کوچکم را ببرند.