زندگی آسان است، نگران نباش

زندگی آسان است، نگران نباش

زندگی آسان است، نگران نباش

3.5
2 نفر |
0 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

2

خواهم خواند

1

میخواستم کافه ی آدم های خوشبخت کتاب می خوانند و قهوه می نوشند به مکانی دوست داشتنی و گرم تبدیل شود که درش به روی همه باز است و همه نوع کتابی در آن پیدا می شود. دلم می خواست به مشتری ها کتاب پیشنهاد بدهم و لذت خواندن داستان هایی که دوست می داشتند-آن هم بدون هیچ شرمی- را در آن ها ببینم. چه اهمیتی داشت که آن ها دوست داشتند کتابی را بخوانند که برنده جایزه ادبی شده یا عامه مردم آن را پسندیده اند. تنها مسئله مهم این بود که مشتری ها کتاب بخوانند، بی آن که احساس کنند بسبت به انتخاب شان قضاوت می شوند. کتاب خواندن همیشه برایم لذت بخش بود و آرزو میکردم کسانی که به کافه من رفت و آمد میکردند نیز این لذت را احساس و کشف کنند و جزو کتاب خوان ترین ها شوند.