معرفی کتاب نعمت جان: روایت زندگی صغری بستانک امدادگر بیمارستان شهید کلانتری اندیمشک اثر منیره زین العابدینی رنانی

نعمت جان: روایت زندگی صغری بستانک امدادگر بیمارستان شهید کلانتری اندیمشک

نعمت جان: روایت زندگی صغری بستانک امدادگر بیمارستان شهید کلانتری اندیمشک

سمانه نیکدل و 2 نفر دیگر
4.4
11 نفر |
6 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

1

خوانده‌ام

23

خواهم خواند

10

شابک
9786226689632
تعداد صفحات
208
تاریخ انتشار
1399/12/4

توضیحات

کتاب نعمت جان: روایت زندگی صغری بستانک امدادگر بیمارستان شهید کلانتری اندیمشک، ویراستار منیره زین العابدینی رنانی.

لیست‌های مرتبط به نعمت جان: روایت زندگی صغری بستانک امدادگر بیمارستان شهید کلانتری اندیمشک

یادداشت‌ها

          اگر در یک واژه بخواهم خانم صغری بُستاک را توصیف کنم، آن کلمه خستگی‌ناپذیر است!👌 با خواندن روایت عجیب و پر از درس ایشان پرت می‌شوید به بخشی از تاریخ، تاریخ پر رمز و راز  اندیمشک. از اتفاقات قبل از انقلاب و خود انقلاب می‌خوانید، از تظاهرات بگیرید تا وجود دکتر هندی در ایران(دورانی که به شدت کمبود پزشک داشتیم!).  حتی متوجه می‌شوید آن موقع‌ها هم بعضی فکر می‌کردند انقلاب نمی‌ماند و جمهوری اسلامی رفتنی است!  از تاریخ نهادهای مهمی مثل بنیاد مستضعفین، نهضت سوادآموزی و ... می‌خوانید تا روایت‌های شیرینی از دفاع مقدس تا بخشی از اتفاقات مهم شهر اندیمشک مانند بمباران  ۴ آذرماه ۱۳۶۵ همان طولانی‌ترین بمباران بعد از جنگ جهانی دوم. 

گستردگی فعالیت‌های  خانم صغری بستاک را نگاه کنید: شرکت در دوره پیکار با بی‌سوادی(قبل از انقلاب)-فعالیت در بنیاد مستضعفین- فعالیت در بسیج-جهاد سازندگی- شرکت در آزمون حوزه- فعالیت در ستاد پشتیبانی ارتش اندیمشک( کارهای مختلفی مثل پوست کردن سیب‌زمینی و پیاز، پاک کردن سبزی و حبوبات، بسته‌بندی میوه‌ها و آجیل برای رزمندگان)- حتی شستن  لباس و پتو رزمنده‌ها و مجروحان(به قول خودشان مهم نبود چه کاری باید انجام بدهیم؛ مهم این بود کمک کنیم)- امدادگر بیمارستان شهید کلانتری اندیمشک- سرپرستی گروه انصارالمجاهدین(سال ۱۳۶۵ برای سرکشی از خانواده شهدا و رزمندگان و رفع مشکلات آنها این گروه تشکیل شد) 

امیدوارم جوانی و عمر من حقیر هم صرف کارهایی شود که ارزشش را داشته باشد. ایمان، دغدغه‌مندی، اولویت‌شناسی، مجاهدت و نجابت را در سبک زندگی خانم بستاک پیدا خواهید کرد.  بعد خواندن این کتاب پیشنهاد می‌کنم کتاب حوض خون را بخوانید. در کتاب نعمت‌جان به زنان رخت‌شوی اندیمشک اشاره‌ای می‌شود، اما برای آشنایی بیشتر خواندن کتاب حوض خون را توصیه می‌کنم. 


        

5

          «برای منِ مخاطب که در این سال‌ها مشتاقانه، مکتوبات و آثار مرتبط با ادبیات پایداری، خاطرات رزمندگان، شهدا و تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی را دنبال می‌کنم، خواندن کتاب «نعمت جان» لذتی و بهره‌ای و نعمتی بود. کتابی که نویسنده‌ جوان اندیمشکی از خانم صغری بستاک -این نمونه‌ زن مسلمان ایرانی و انقلابی- پیشِ رویِ ما نهاده، نمونه‌ای از هزاران زنِ پرافتخار و والاگوهری است که کارخانه‌ی انسان‌سازی انقلاب، به جهان ِ پُر مسأله‌ی امروز تقدیم کرده است. عناصری فراتر از زنانگی‌های مرسوم و بعضا یک‌خطی و نازل.
 
حقیقت این است -و هر منصفِ عاقلِ بی‌غرضی هم به آن اذعان دارد- که انقلاب مبارک اسلامی ما و رهبر یگانه‌ بلندنظرش، از زن در دنیای جدید، روایتی نو و کارآمد و انسانی ساخت. تفسیری روشن از آن چه زن باید باشد. روایتی بی‌خلل و پُرمایه از این مخلوقِ ارزشمند الهی.
 
در جهان جدید ما، در جهان پُرمسأله‌ ما، در جهان پُر حرف و دعوتِ ما، در جهان شلوغ و دروغ ما، در جهان دگرگونه‌ ما که برخی با غوغاسالاری و روایت‌سازی و دروغ‌پردازی و پول‌پاشی و... از زن و زنانگی تصویری ساخته‌اند و او را به ورطه‌ دل‌آزار و لجن‌آلودی کشانده‌اند که زبان از شرح آن خجل و قلم از ترسیم آن شرمسار است، روایت زنِ پرورش‌یافته در مکتب اسلام و دامان انقلاب، آن همه رفیع و بدیع است که باور آن برای جهان ِ عفونت‌زده‌ تهی از معنای عده‌ای، بسی سخت است و به افسانه می‌ماند. اما این روایت حقیقت است و دروغ نیست و در جامعه‌ بعد از انقلاب ما، از آن هزاران نمونه سراغ داریم.
 
کتاب «نعمت جان» -که باید تا انتها بخوانید که متوجه چرایی نام اثر بشوید- دومین کتاب از گروه پشتیبانی جنگِ واحد تاریخ شفاهی جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی است. روایت زندگی و زمانه‌ی خانم «صغری بستاک» از فعالان خطه‌ جنوب و اندیمشک قهرمان در سال‌های جنگ و از امدادگران بیمارستان شهید کلانتری اندیمشک. این بیمارستان در آن برهه و با توجه به موقعیت خطیر و استراتژیک شهر اندیمشک در پشتیانی جنگ، شنیده‌ها و خاطرات فراوان دارد که البته به لطف الهی کتاب خواندنی «حوض خون» در همین رابطه منتشر و مورد توجه قرار گرفته است.

هشت فصل کتابِ خانم سمانه نیکدل، با قلمی روان و بدون دست‌انداز، بدون بازی‌ها و تفاخرهای ادبی و کلامی، با کلماتی ساده و گرم و همه‌فهم به روشنی و آیینگی، دختر پُر جنب‌وجوش، پرتحرک و فعالی را روایت می‌کند که بار قابل‌توجهی از دردها و مسئولیت‌ها را به دوش کشیده است. بانویی که بنیاد مستضعفین، نهضت سوادآموزی، کمیته امداد، بیمارستان شهید کلانتری اندیمشک و تعاون سپاه آن منطقه، میدان‌گاه و عرصه‌ مجاهدت و دوندگی‌های این دختر قویِ ایران‌زمین بوده است. پیشرفت تحسین‌برانگیز خانم بستاک، جنگندگی او، خلوص و عزم راسخ او، ریسک‌پذیری و سماجت او در مأموریت‌های مختلف، تاب‌آوری عجیب و صبر ستودنی او، نجابت و اصالت او و... کتاب را شیرین و خواندنی کرده است. هر کس کتاب را بخواند هم حال خوب پیدا می‌کند و هم شاید مثل من از بی‌عملی و بی‌حاصلی خودش، شرمنده شود؛ چراکه ما سخت و بی‌حساب به امثال ایشان مدیونیم.
 
سختی و دلهره‌های مدام و بی‌وقفه‌ جنگ، وضعیت خاص و دشوار مردم محروم اندیشمک، تلاش رزمندگان و دلسوزان انقلاب بعد از پیروزی انقلاب در رفع محرومیت‌های فرهنگی و اقتصادی، حالات و روحیات و تقیدات اخلاقی پرستاران و رزمندگان و مجروحان جنگی، تلاش مداوم کادر درمان و امدادگران جنگ، حمیت و غیرت و همکاری مردم در جریان جنگ و حمایت از امام و انقلاب، روحیات شخصی و خانوادگی راوی و... در خلال خاطرات به‌خوبی نمایان است. مخصوصا خاطرات حضور در بیمارستان شهید کلانتری و مواجهه‌ ایشان و همکارانشان با بروبچه‌های مجروح در عملیات‌ها شیرین و درس‌آموز است. خانم و بستاک و رفقایش در آن مقطع مهم از تاریخ میهن ما، جانانه وارد میدان شدند و کار کردند و نقش آفریدند. من و ما نمی‌مانیم و می‌رویم ولی آنها و مجاهدت‌ها و اثرات عشق و خلوص‌شان در تاریخ خواهند ماند.
 
کتاب عفیفانه‌ «نعمت جان»، برای دختران و زنان ما، چراغ راه است. این حرف تعارف نیست. ببینید دختری که این همه زحمت کشیده، درد کشیده، کار کرده، جنگیده، در زندگی شخصی و تعاملات خانوادگی ناملایماتی متحمل شده و حتی در ازدواج با کسی که او را می‌خواسته، دچار موانعی شده و خواستگارش به شهادت رسیده و... اما هرگز نشکسته و بی‌تاب نشده و حتی برای جبران آنچه از دست رفته -با اینکه مقصر نیست- تصمیم می‌گیرد با جانبازی قطع نخاع ازدواج کند و همین کار را هم علی‌رغم مخالفت خانواده انجام می‌دهد! این فوق ِفهم ماست...
 
برای همین است که آرزوی من این است که کتاب به دست دختران و زنان و مادران ما برسد. در مدارس ما، مساجد ما، هیئات مذهبی ما و حتی بیمارستان‌های ما چه عیب دارد که چنین کتاب‌هایی راه پیدا کنند و دیده شوند؟ همین دست کتاب‌ها چرا مایه و پایه‌ تئاترها و فیلم و سریال‌های ما نشود؟ چرا اصلا «نعمت جان» و نظایر آن، ترجمه نشود؟
 
کتاب، کم‌حجم، خوش‌ساخت، حاوی پاورقی‌ها و اطلاعات جانبی کافی و ضمایم مکفی است. امید داریم علاقه‌مندان این حوزه، خودشان را از لذت مطالعه‌ «نعمت جان» محروم نکنند، چراکه از آثار خوب این عرصه است و تلاش دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی، موسسه فرهنگی هنری شهید زیوداری اندیمشک، انتشارات «راه یار» و در نهایت نویسنده‌ خوش‌آتیه‌ کتاب قابل‌توجه و ستودنی است
        

0