یادداشت امیرمحمد جعفرزاده

نعمت جان: روایت زندگی صغری بستانک امدادگر بیمارستان شهید کلانتری اندیمشک
        اگر در یک واژه بخواهم خانم صغری بُستاک را توصیف کنم، آن کلمه خستگی‌ناپذیر است!👌 با خواندن روایت عجیب و پر از درس ایشان پرت می‌شوید به بخشی از تاریخ، تاریخ پر رمز و راز  اندیمشک. از اتفاقات قبل از انقلاب و خود انقلاب می‌خوانید، از تظاهرات بگیرید تا وجود دکتر هندی در ایران(دورانی که به شدت کمبود پزشک داشتیم!).  حتی متوجه می‌شوید آن موقع‌ها هم بعضی فکر می‌کردند انقلاب نمی‌ماند و جمهوری اسلامی رفتنی است!  از تاریخ نهادهای مهمی مثل بنیاد مستضعفین، نهضت سوادآموزی و ... می‌خوانید تا روایت‌های شیرینی از دفاع مقدس تا بخشی از اتفاقات مهم شهر اندیمشک مانند بمباران  ۴ آذرماه ۱۳۶۵ همان طولانی‌ترین بمباران بعد از جنگ جهانی دوم. 

گستردگی فعالیت‌های  خانم صغری بستاک را نگاه کنید: شرکت در دوره پیکار با بی‌سوادی(قبل از انقلاب)-فعالیت در بنیاد مستضعفین- فعالیت در بسیج-جهاد سازندگی- شرکت در آزمون حوزه- فعالیت در ستاد پشتیبانی ارتش اندیمشک( کارهای مختلفی مثل پوست کردن سیب‌زمینی و پیاز، پاک کردن سبزی و حبوبات، بسته‌بندی میوه‌ها و آجیل برای رزمندگان)- حتی شستن  لباس و پتو رزمنده‌ها و مجروحان(به قول خودشان مهم نبود چه کاری باید انجام بدهیم؛ مهم این بود کمک کنیم)- امدادگر بیمارستان شهید کلانتری اندیمشک- سرپرستی گروه انصارالمجاهدین(سال ۱۳۶۵ برای سرکشی از خانواده شهدا و رزمندگان و رفع مشکلات آنها این گروه تشکیل شد) 

امیدوارم جوانی و عمر من حقیر هم صرف کارهایی شود که ارزشش را داشته باشد. ایمان، دغدغه‌مندی، اولویت‌شناسی، مجاهدت و نجابت را در سبک زندگی خانم بستاک پیدا خواهید کرد.  بعد خواندن این کتاب پیشنهاد می‌کنم کتاب حوض خون را بخوانید. در کتاب نعمت‌جان به زنان رخت‌شوی اندیمشک اشاره‌ای می‌شود، اما برای آشنایی بیشتر خواندن کتاب حوض خون را توصیه می‌کنم. 


      
26

5

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.