بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

اختناق ایران

اختناق ایران

اختناق ایران

4.3
8 نفر |
2 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

3

خوانده‌ام

8

خواهم خواند

11

این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب می‌باشد.

ویلیام مورگان شوستر مستشاری امریکایی بود که در سال 1289 پس از انقلاب مشروطه به ایران آمد و برای رفع نابسامانی های اقتصادی سِمَت خزانه دار کل ایران را به عهده گرفت. اما با گذشت هشت ماه از خدمت او، روسیه به دولت ایران اولتیماتوم داد که اگر شوستر از ایران خارج نشود، به ایران حمله خواهد کرد. اگرچه مجلس در برابر این تهدید مقاومت کرد، دولت به آن تن داد. شوستر خاطرات آن هشت ماه را با عنوان اختناق ایران منتشر کرد که امروز از جمله منابع دست اول سال های پس از مشروطه در ایران به شمار می رود. اختناق ایران با درآمد شوستر درباره ی وضع سیاسی ایران در سال های پیش از مشروطه تا ورود او به ایران آغاز می شود. سپس شوستر آنچه را بر خودش گذشته نقل می کند. در این چاپ پیوست هایی هم به کتاب اضافه شده است: متن قانون اساسی، قرارداد 1907 روسیه و انگلیس، مقاله ی شوستر در تایمز لندن در انتقاد از سیاست روسیه و انگلیس، نامه نگاری های شوستر و سفیر بریتانیا در تهران و ...ویلیام مورگان شوستر حقوقدان و کارشناس مالی امریکایی در 1877 در واشنگتن متولد شد. او بیش از همه به خاطر حضور هشت ماهه اش در ایران به عنوان رئیس خزانه داری کل ایران در سال های پس از استبداد صغیر شناخته می شود. شوستر در سال 1899مسؤول گمرک کوبا شد و در 1901 به فیلیپین رفت و گمرک این کشور را به دست گرفت. در سال 1910 وزیرمختار ایران در امریکا از دولت امریکا خواست که یک کارشناس امور مالی توانا و پاکدست به دولت ایران معرفی کند تا به اصلاح امور مالی بپردازد و اهداف دولت نوپای مشروطه را پی بگیرد. به این ترتیب شوستر در 1911 به ایران آمد. اما در بحبوحه ی درگیری های دولت و مجلس ایران و حضور نیروهای نظامی روسیه تنها هشت ماه در ایران به کار مشغول بود و به خواست کابینه از کار خود استعفا داد و به کشورش بازگشت. شوستر بلافاصله پس از بازگشت به امریکا مشاهدات خود را مکتوب کرد و در قالب کتاب اختناق ایران منتشر کرد که امروز از جمله اسناد ارزشمند آن برهه از تاریخ ایران است. شوستر در 1960 در نیویورک درگذشت.حسن افشار در سال 1332 در میاندوآب زاده شد. او سه سال در دانشگاه ملی در رشته ی معماری و شهرسازی تحصیل کرد، اما این رشته را نیمه کاره رها کرد و برای تحصیل در رشته ی سینما به امریکا رفت. او پس از اتمام تحصیلاتش در 1359 به ایران بازگشت و کار ترجمه را آغاز کرد. این نخستین ترجمه های حرفه ایش کتاب هایی در زمینه ی سینما بود. افشار تاکنون حدود 60 کتاب در زمینه های گوناگون، به خصوص تاریخ و ادبیات، ترجمه کرده است و شمار کتاب های ویراسته ی او به بیش از صد کتاب می رسد. درباره این کتاب بیشتر بخوانید

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به اختناق ایران

نمایش همه

لیست‌های مرتبط به اختناق ایران

تاریخ ایران مدرنایران بین دو انقلابهم شرقی، هم غربی: تاریخ روشنفکری مدرنیته ایرانی

تاریخ معاصر ایران؛ یک بررسی سیاسی-اقتصادی!

54 کتاب

واقعا ترس برم‌داشته است. همیشه به دنبال یک لیست مطالعه تر و تمیز برای مطالعه تاریخ معاصر ایران بوده ام. در چندماه اخیر درگیر کلنجار رفتن با منابع بودم و در آغاز نیم‌سال دومِ تحصیلی1402، دکتر حجت کاظمی لیستی از منابع مناسب برای آشنایی با تاریخ معاصر ایران، مشخصا عصر پهلوی، را در اختیار دانشجویان قرار دادند و مواجه با آن لیست برای من دلیلی شد که باری دیگر با نظم بیشتری به بررسی منابع مناسب بپردازم. لیست اولیه به شرح زیر است. در ادامه اندکی در مورد این لیست می‌گویم و اینکه چرا اینگونه گزینش منابع کرده ام. قبل از همه‌چیز شایان به ذکر است که این حقیر سراپا تقصیر، خودْ طفیلی تاریخ است و هیچ نداند و نتواند هِر را از بِر تشخیص دهد، لطفا اگر حرفی نکته‌ای بود، منبعی را یادم رفته بود، حتما یادآوری کنید. در ضمن علاوه‌بر کتاب، مصاحبه‌های تاریخی (مخصوصا تاریخ‌های شفاهی که در ادامه از ایشان خواهم گفت)، مستندهای تاریخی، مناظره تاریخی و یه عالمه پادکست خوب هست که حتما باید به این نوع از رسانه‌ها هم توجه کنید. مشخصا پلی لیستِ جوانِ تاریخ معاصر ایرانِ پادکستِ بی‌پلاس بد نیست (بی ایراد نیست، ولی قطعا مفید است)، پادکست رخ ویدئوهای عالی‌ای دارد. پادکست نقال‌باشی به زحمت علی آردم منتشر می‌شد که کم ازش تعریف نشنیده ام. در پادکست دغدغه ایران، در حدود 15قسمت، محمد فاضلی به بررسی سفرنامه مستشارهای خارجی در ایران پرداخته (از اپیزودهای 31تا47) که شنیدن آنها قند و نبات است. از پادکست جوانِ «ماجرای مشروطه» و آقای خادم تعریف‌های زیادی شنیدم. خود را بندِ «کتاب» نکنید؛ اوقات خالی خود را با تاریخ ایران پر کنید، خیر دنیا و عقبا می‌شه براتون :) بذارید اول متن با یک بندِ کاربردی آغاز کنم. صرفا در این ویرایشِ اولیه، بالغ بر40 جلد کتاب آمده است. مشخص است که خوندن دقیق تمام این 40 اثر، حتی برای کسی که تخصصی تاریخ معاصر کار می‌کند هم چنان ممکن نیست (چون این لیست هم تاریخ سیاسی دارد، هم اجتماعی و هم مفصلا اقتصادی و خب احتمالا هر محققی، یکی از این مولفه‌های موضوعی را اتنخاب کند). برای همین چند اثر که به نظر اولویت دارند را اینجا برایتان لیست می‌کنم. 1. «تاریخ ایران مدرن» از آبراهامیان (اگر می‌خواستید اثر مفصل‌تری را بخوانید، به سراغ «ایران بین دو انقلاب» از آبراهامیان بروید. تاریخ ایران مدرن، گویی خلاصه‌ای از دیگر کتاب است.) 2. «هم شرقی هم غربی» از افشین متین (اگر به تاریخ روشنفکری در ایران علاقه‌ دارید، این اثر را حقیقتا از بهترین آثار تالیفی می‌توان نامید.) 3. «مشروطۀ ایرانی» از ماشاالله آجودانی (تعریف از این اثر را زیاد شنیده ام. البته نقدهایی جدی نیز به این اثر شده است، ولی این نقدها از جانب افراد مهمی بوده است که بیش از آنکه اعتبار این کتاب را نابود کند، وجاهت و اهمیت می‌هد به آن) به نظرم این سه عنوان بالا، می‌تواند اولویت یک لیست مطالعه از تاریخ معاصر ایران باشد. دیگه در مورد بقیۀ آثار چیزی نمی‌نویسم. اگر پادکست‌های بالا را شنیدید، سه کتاب بالا را خواندید و مختصصینِ درستِ تاریخ را پیدا کردید، دیگر خودتان می‌توانید اجتهاد کنید و آثار سره از ناسره، معتبر از نامعتبر را با ضریب خطای کم تمیز دهید. در ادامه اندکی می‌خوام از این لیستی که ساخته ام دفاع کنم و زاویه دیدی خاص به تاریخ معاصر ایران را برویش استرس بگذارم. اهمیت تاریخ شفاهی، تاریخ مفاهیم و مهم‌تر از اینها، تاریخ فکری/intellectual history. در مورد تاریخ شفاهی که در لیست زیر تعدادی چند مصاحبه‌های پروژۀ تاریخ شفاهی هاروارد را آورده ام به نشانه (البته بسیاری از اینها، چاپ نشده اند ولی در تلگرام، یوتیوب و اینترنت در دسترس اند). در اهمیت تاریخ شفاهی بسیار می‌توان گفت. دیگر جا ندارم 🫡 در مورد تاریخ مفاهیم نیز، کتاب «تاریخ مفهوم عدالت اجتماعی در دوران مشروطه» از سمیه توحیدلو، یک پژوهش تازه از تنور درآمده است که تعریف‌هایی بسیار ازش شنیده ام. بجز این کتاب، پروژه فکری مرحوم فیرحی و مشخصا دوگانۀ پایایی ایشان، دوگانه قانون در ایران، از نمونه‌های عالی واکاوی مفاهیم در تاریخ معاصر ایران است. (جامعه‌شناسی و تاریخ اشیا هم موضوع بسیار جذاب است و اخیرا نشر اگر، چند پژوهش جذاب در این حوزه، مثل «سرگذشت اجتماعی توالت در ایران» را منتشر کرده است.) برسیم به اصلِ کار؛ تاریخ فکری/intellectual history. خیلی می‌توان از جزئیات تاریخ فکری گفت، از اهمیت کوئنتین اسکینر و مکتب کمبریج، اما تنها یک گلایه کافی است، اینکه هنوز کارهای تاریخ فکری درست در مورد تاریخ معاصر ایران صورت نپذیرفته است (این ادعا از دهان من خیلی بزرگ‌تر است البته). حال شاید بیایید بگویید، این همه کتاب در مورد تاریخ روشنفکری در ایران نوشته شده، پس چیست که می‌گویی تاریخ فکری نداریم؟ در جواب باید بشینیم و ساعت‌ها بحث کنیم، اما همین را بگویم که تاکنون ندیده ام اثری بروی نقطۀ بحرانیِ برهمکنش میان ایده‌ها و واقعیت‌های اجتماعی دست گذاشته باشد و سعی کند این معضل را در تاریخ معاصر ایران، آنگونه که باید مورد مداقه قرار داده باشد. یعنی مشخصا در تلاش باشد که تاثیرات ایده‌ها بر سیر تاریخی ایران را ردگیری کند. بسیاری تحقیق هست که چنین ادعایی داشته باشند، اما هیچ کدام را تابحال نیافته ام که درست و مدون به این موضوع بپردازند (طبیعتا اگر چیزی می‌شناسید بگویید و من را از جهل وارهانید). باز کتاب‌های فیرحی، اندکی در این مسیر گام برداشته اند. کتاب «تاریخ فکری ایران معاصر» به کوشش عباس منوچهری، تلاشی در این مسیر است؛ امیدوارم بتوانم این اثر را آنگونه که باید بخوانم و نقد کنم. اصلا فرض کنید، این را به اطمینان بیشتر می‌گویم، تحقیقا هیچ پژوهشِ جدی‌ای در مورد ورود انگاره‌های اقتصادی مدرن در ایران نشده است، تو بگو یک پژوهش در حدِ درست! باتشکر از همراهی شما :) بازم می‌گم، حرفی بود بگید، قطعا برای همۀ ما مفید خواهد بود.

یادداشت‌های مرتبط به اختناق ایران

            اسم این کتاب هست: «اختناق ایران: قصه‌ی دیپلماسی اروپایی و دسیسه‌بازی شرقی که باعث سلب حقوق ملی دوازده میلیون مسلمان شد» روایتی شخصی از ویلیام مورگان شوستر در خصوص ماجرای مأموریت وی در ایران که به دعوت مشروطه‌خواهان و برای سر و سامان دادن امور مالیه با لحاظ نمودن نرفتن زیر بار یوغ استعمار انگلیس و روسیه، به ایران می‌آید و پس از هشت ماه، با اولتیماتوم روسیه از ایران اخراج می‌شود.

خواندن این کتاب در فهم زمینه‌های تاریخی وضعیت امروز ما، نقش بسیار مؤثری دارد. روایتی صریح، شفاف و صادقانه از وضعیت و خلقیات مردمان و حاکمان این سرزمین از یک‌سو و از سویی دیگر جفا و ظلم دولت‌های روس و انگلیس در حق ایران و ایرانیان. این جملات از کتاب، گویای همه‌ی آن چیزی است که مورگان شوستر قصد روایت آن را دارد:

«هرکس هفته‌ای در ایران زندگی کند، پی می‌برد که اصلاح مالی این کشور بستگی تام و تمام به احیای فوری امنیت و ایجاد یک دولت مرکزی قوی دارد، دولتی که بتواند ابراز وجود کند و در دورترین نقاط کشور خط‌اش را بخوانند. مادامی که سیاست کنونی عقیم‌سازی دولت ادامه داشته باشد، تا زمانی که موضع صریح قدرت‌ها جلوگیری از هر تلاش ثمربخش دولت به این یا آن بهانه -اما همیشه برای حفظ منافع خود در ایران- و انداختن دولت از چشم ملت و نگه‌داشتن دائم کشور در حالت فروپاشی مالی باشد، احیای مالی به همان اندازه بی‌نتیجه خواهد بود که نوشتن سند امتیازی بر روی یخ یا دادن وعده‌ی بی‌طرفی‌ای که بی‌طرفی عملی به بار نیاورد. 
مشکلات داخلی ایران به تنهایی برای تخلیه‌ی منابع کشور کافی است، به حدی که پیش‌رفت کشور را سال‌ها به تعویق خواهد انداخت. اگر زورگویی شرم‌آور بیگانگان و دیپلماسی ارعاب و اسکات را هم به آن اضافه کنیم، کارد به استخوان خواهد رسید.
پول برای کارهای زیربنایی بخواهند، باید به شرط و شروط سیاسی شاقی تن در بدهند؛ بخواهند راه‌آهن بسازند، باید با «حوزه‌های نفوذ» دوستان ما مطابقت کند؛ بخواهند تفنگ بخرند، باید به سه برابر قیمت بازار از دولت خارجی دوست خریداری کنند؛ بخواهند فرد خارجی مجربی را برای کمک به پیش‌رفت خود استخدام کنند، باید از دولت کوچکی باشد، یا نشان بدهد از قماش بزدل بی‌کفایتی است که آلت منافع بی‌گانه می‌شود؛ و حتی اگر از دولت کوچکی باشد، نباید عده‌ی آن‌ها به اندازه‌ای برسد که بتوانند کار مهمی صورت بدهند.
بی‌گمان در این روزهای بازارگرمیِ اصول انسانی و مودت جهانی، سرزمین کورش به روزگار منحوسی دچار آمده است.
اما اگر کسی به گدایی افتاده و تن به قضا سپرده باشد، آیا مجازیم به ناحق لگدی هم نثار او کنیم؟»
          
            اختناق ایران، روایت یک آمریکایی(مورگان شوستر) از تلاش و کوشش ایرانیان برای رسیدن به حقوق، آمال و آرزوهایشان است؛ ایرانیانی که قرن نوزدهم برایشان خوشایند نبود. شاهان اولیه قاجار مانند آقامحمدخان و مظفرالدین شاه هرچند که بر اساس الگوی سنتی پادشاهی ایرانی، شاهان ضعیفی به شمار نمی آمدند، اما با تلاقی تاریخ ایران با قدرت های اروپایی به خصوص روسیه و انگلستان، نتوانستند پاسخگوی مصائب و مشکلات جدیدی که صحنه توازن قدرت بین المللی را تغییر داده بودند باشند. انقلاب مشروطه به دنبال ایجاد نظام جدیدی برای پاسخ و واکنش مطلوب به همین تغییرات جدید بود. 
اوضاع مالیه ایران در هیچ دوره ای از زمان قاجار و حتی سلسله های قبل تر آن سر و سامانی نداشت. با وجود اینکه قدرت های اروپایی توانسته بودند با ایجاد نظام مالی جدید، دخل و خرج خود را مدیریت کنند، ایران همچنان با مشکل کسری بودجه و بی پولی روبه رو بود. مجلس دوم برای ساماندهی اوضاع نابسامان مالیه ایران اقدام به استخدام چندین مستشار آمریکایی به ریاست مورگان شوستر کرد.
مسئله جالبی که این کتاب برای من روشن کرد، میزان اختلاف قدرت، میان کشورهای اروپایی و دیگر سرزمین ها بود که با تصور ما در امروز تفاوت های زیادی دارد. قوام تمامیت ارضی و اقتدار دولت مرکزی ایران در قرن ١٩ و ٢٠ بسیار با هم تفاوت داشت. در آن دوره دولت های خارجی به خصوص روسیه در بدیهی ترین حقوق ایران نیز دخالت می کردند که اولتیماتوم برای اخراج شوستر یکی از آن ها بود. در واقع نقش عامل خارجی در عدم موفقیت مشروطه بسیار چشمگیر است. روس ها تلاش زیادی برای رسیدن به آب های آزاد می کردند و سیاست بریتانیا نسبت به ایران نیز در جهت حفظ جواهر خود یعنی هند بود. در این زمان بحران مراکش نیز بر سرنوشت ایران تاثیر گذاشت. انگلیسی ها که به اختلافات خود با فرانسویان پایان داده بودند، در اواخر قرن١٨ و اوایل قرن١٩ نسبت به افزایش قدرت و نفوذ آلمان ها به شدت احساس خطر می کردند. به همین دلیل دست روسیه را در ایران بیشتر باز گذاشتند تا مبادا اهرم قدرت روسیه را برای مقابله با آلمان از دست بدهند. مسائل بسیاری مانند احداث راه آهن نیز منوط به درگیری های خارجی بود. ایران خط آهنی به خود ندیده بود، مبادا که روس و انگلیس امتیازی سوق الجیشی به دست بیاورند یا از دست بدهند.
شوستر با این که فقط حدود ٨ماه امور مالیه ایران را بر عهده داشت، اما نسبت به پیشینیان خود بسیار کارآمدتر عمل کرد. خود او دلیل اصلی این اتفاق را به دست آوردن اعتماد مجلسیان به خاطر عزم و جدیت خودش در امور و روی خوش نشان ندادن به درخواست ها یا اعمال غیر منطقی نیروهای خارجی و عوامل مرتجع یا زیاده خواه داخلی می داند. شوستر وضعیت خزانه داری ایران در آن زمان را قرون وسطایی توصیف می کند. او قبل از سفر به ایران برای آشنایی بیشتر با آن، کتاب ادوارد براون درباره انقلاب مشروطه را خوانده بود. از جمله گروه هایی که برای آمریکایی ها بسیار ایجاد دردسر می کردند، بلژیکی هایی بودند که امور گمرکات را بر عهده داشتند.
بسیاری از افراد والامقام در آن دوره، عطش شدیدی برای پولی که یا نبود یا اگرم بود، به خاطر فساد یا منافع شخصی حیف و میل می شد داشتند.