بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

کجا می ریم بابا؟

کجا می ریم بابا؟

کجا می ریم بابا؟

ژان-لویی فورنیه و 1 نفر دیگر
3.5
11 نفر |
4 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

14

خواهم خواند

3

«کجا می ریم بابا؟» سوالی است که توما، معلول ذهنی – جسمی، هر بار که سوار ماشین پدرش می شود، به طور خستگی ناپذیری از او می پرسد. جواب هر چه که باشد، آن (همیشه کودک) باز این سوال را بی وقفه تکرار می کند. فورنیه، این نویسنده مستعد و خالق کتاب های معروفی چون ( بابام هرگز آدم نکشت ) و ( من به جهنم نخواهم رفت )، پدر دو فرزند معلول ذهنی-جسمی، به نام های ماتیو و توما است. فورنیه به طور مختصر زندگی روزانه اش را با ما تقسیم می کند، از نگرانی هایش و رنج هایش می گوید. کتاب روایتی است باشکوه، منقلب کننده و صادق. او با صداقت مطلق می نویسد، به گو نه ای که حتی به تفکرات شرم آور خود نیز به نوعی اعتراف می کند. او همه چیز را روایت می کند: از تنفرش، از احساس گناهش، از خشم و دلخوریش، از پس زدن هایش، از وضعیت بی رحمانه والدین بچه های معلول و حتی از نوعی نومیدی در مقابل یک چنین هرج و مرج و بی نظمی ای کجا می ریم بابا ؟ پرسشی که از زبان یک کودک مطرح می شود، فی الواقع می تواند ابهامی باشد که از آغاز خلقت ذهن انسان را به خود مشغول کرده است. موفقیت این کتاب صرفا به دلیل کسب جایزه فمینا 2008 نیست، زیبایی مسحور کننده کلام کودک در کنار واقعیت تلخ زندگی پدر، این کتاب را تبدیل به اثری خواندنی برای مخاطب ساخته است. در بخشی از این اثر می خوانیم … « برخی اوقات برخی از مادرها بالای گهواره بچه هایشان می ایستند می گویند : اصلا دلم نمی خواهد که بزرگ بشی، دوست دارم همین طور بمونی. مادرهای بچه های معلول خیلی خوش شانس ترند، آن ها مدت زمان بیشتری عروسک بازی می کنند. » (برنده جایزه فمینا 2008)

لیست‌های مرتبط به کجا می ریم بابا؟

پست‌های مرتبط به کجا می ریم بابا؟

یادداشت‌های مرتبط به کجا می ریم بابا؟