بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

به یاد کاتالونیا

به یاد کاتالونیا

به یاد کاتالونیا

جورج اورول و 1 نفر دیگر
3.1
5 نفر |
3 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

7

خواهم خواند

10

این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب می‌باشد.

اورول از فاشیسم و انشقاقات درونی آن سخنی نمی گوید ولی از پاره پاره شدن و انشعابات در جناح کمونیسم بسیار می گوید و این همه شکاف و نقار سرانجام در جنگ داخلی در کاتالونیا نمود می یابد که گروه های چپ رویاروی یکدیگر قرار می گیرند و معلوم نیست چه کسی چه کسی را می کشد، فقط می کشند، می کشند و می کشند آن هم بی هدف.

لیست‌های مرتبط به به یاد کاتالونیا

خانواده من و بقیه حیواناتخداحافظ گاری کوپرلیدی ال

سیاهه‌ی صدتایی رمان

100 کتاب

اولا صد تا بيش‌تر شد، گفتيم صد و ده تا بشود تيمنا و تبركا، آن هم نشد! مي‌توانيد خودتان تا صد و ده را پر كنيد. ثانيا براي بعضي از كتاب‌ها كه ترجمه‌هاي متعدد داشت، ترجمه‌ي به‌تر را -به انتخابِ خودم!- برگزيدم. ثالثا نه كسي با خواندنِ رمان بي‌دين مي‌شود، نه دين‌دار، اين هر دو، كارِ آخوند است! رابعا اين‌چنين سياهه‌اي را آن‌چنان كه پيش‌تر گفته‌ام، قديم‌ها ناصرزاده‌ي عزيز به ما -به دوستانم و نه به من!- پيش‌نهاد كرده بود، اما از آن‌جا كه سياهه‌ي وي را نيافتم، سياهه‌ي خود را نوشتم، كه يحتمل حذف و اضافاتي دارد. خامسا شايد بعضي از رمان‌هاي تازه منتشر شده مثلِ "سورِ بز" از دستم در رفته باشند، اما از آن‌طرفِ قضيه شايد بعضي از رمان‌هاي قديمي را نيز فراموش كرده باشم، مثلِ "هكلبري فين" يا "تام ساير". اين به آن در. سادسا در اين سياهه‌ي رمان، كتاب‌هايي وجود دارند كه اصالتا رمان نيستند، مثلِ "هفت روزِ آخر" رضا بايرامي. سابعا اگر پنج دقيقه‌ي ديگر به من وقت مي‌دادند، نامِ بيست رمانِ ديگر را اضافه مي‌كردم، و يحتمل نامِ ده كتاب را نيز حذف. اما به هر رو شما مي‌توانيد مطمئن باشيد كه از اين صد و اندي، دستِ كم پنجاه تا را بايد (حتا در دورانِ سپري‌شده‌ي بايدها و نبايدها!) بايد خواند... ثامناً -كه خيلي سخت است- همان هشتماً! بعضي از جاهاي خالي را كه بدجوري توي ذوق مي‌زد با توضيحاتي بي‌ربط پر كرده‌ام. ترتيب هم كاملا تصادفي است. تاسعاً اين قلم آن‌قدر از استعداد و فروتنيِ توامان برخوردار مي‌باشد كه كارهاي خودش را در اين سياهه نياورده باشد. منتقدانِ گرامي بي‌جهت دنبال‌شان نگردند!!! رضا امیرخانی، اردیبهشت 1397 *هشت‌تایش اینجا جا نشد: سنگ صبور (صادق چوبک)، بارون درخت نشین (ایتالو کالوینو)، سنگ‌اندازان غارِ کبود (داوود غفارزادگان)، روی ماه خداوند را ببوس (مصطفا مستور)، مرغان شاخسار طرب (کالین مک کالوی)، صد سال تنهایی (گابریل گارسیا مارکز)، مجمع الجزایر گولاک (الکساندر سولژنیتسین)، مسخ و درباره‌ی سمخ (کافکا و ناباکوف).

یادداشت‌های مرتبط به به یاد کاتالونیا

            خدا رحمت کنه جورج اورول را. این کتابش درباره‌ی شرکت در جنگ داخلی اسپانیا است. جورج اورول کاملا چپ بوده و این چیزی است که شاید اگر کسی فقط کتاب‌های 1984 و قلعه‌ی حیوانات را از او خوانده باشد برایش عجیب باشد. در واقع دیدگاه ضدکمونیستی اورول نه از دیدگاه راست‌گرایان و سرمایه‌داری که از نگاه یک مومن به آرمان‌های چپی است که از خیانتی که کمونیست‌ها در حق این آرمان‌ها می‌کنند خشمگین است.
این کتاب از این لحاظ یک شاهکار است که شمع و گل و پروانه و بلبل یک جا جمعند؛ نوشته‌ای از جورج اورول، یکی از صادق‌ترین نویسندگان دنیا [و مگه می‌شه نویسنده‌ای صادق نباشه و محبوب باشه؟ وترجمه‌ی عزت‌الله فولادوند، که قبلا از او کتاب آمریکایی آرام را خوانده بودم و برای من تبدیل به یک برند شده و اگر ببینم کتابی ترجمه‌ی اوست می‌فهمم که با اصل جنس طرفم، و چاپ انتشارات خوارزمی، که دست گرفتن کتابی از این انتشارات نیمی از لذت خواندن کتاب است. هر چه خوبان همه دارند، تو یک جا داری.
اما پس چرا به کتاب سه ستاره داده‌ام؟ یکی از دلایلش این است که موضوع کتاب چندان دغدغه‌ی ذهنی من نیست، مگر البته صداقت نویسنده و بیان واقعی ماجراها؛ و دیگر این که کتاب خصلت روزنامه‌نگارانه و مصرفی دارد، یعنی که متناسب با زمان خودش است و بیشتر در جواب تبلیغات کمونیست‌هایی است که در هنگام کارزار بر علیه فرانکوی فاشیست، شاید نه از پشت ولی به هر حال به بخشی از جبهه‌ی خودی خنجر زدند. 
از دلایل دیگر این که در کتاب از گروه‌های متعدد چپ‌گرایی نام برده می‌شود که اسامی شبیه هم دارند و شاید فقط از یک متخصص چپ‌شناس بربیاید که بتواند بین آن‌ها تمییز بگذارد. 
به هر حال آن چه که این کتاب را برای من مهم می‌کند صداقت نویسنده و شجاعت او در پریدن در عمق حوادث و دل به دریا زدن او دارد. کسی که از کشوری آرام و محافظه‌کار بیرون می‌آید و به خاطر منافع طبقه‌ی کارگر در جبهه‌ها بر علیه فاشیست‌ها می‌جنگد و با این حال فروتنانه از این که در هنگام نبرد در آرزوی بازگشت به آسایش و آرامش است خود را سرزنش می‌کند. رحمت خداوند بر او باد