نزدیکِ ایده

نزدیکِ ایده

نزدیکِ ایده

زیمونه یونگ و 2 نفر دیگر
3.2
17 نفر |
7 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

7

خوانده‌ام

22

خواهم خواند

16

شابک
9786226194723
تعداد صفحات
176
تاریخ انتشار
1402/10/27

توضیحات

        نزدیک ایده مجموعه‌ای است از‌ یادداشت‌‌ها و جستارهایی که نویسندگان‌شان دنبال جواب این سؤال‌ها بوده‌اند: «مکان ‌‏چگونه بر فکرها و ایده‌های ما تأثیر می‌گذارد؟» و «ایده‌ها کجا سراغ ما می‌آیند؟»

نزدیک ایده قرار نیست مثل کتاب‌های خودیاری، روش‌های تمرکز و بهینه‌سازی مسیر تفکر را به ما بیاموزد. متن‌های این کتاب، بیش از آن‌که ما را با مکان‌های مناسب یا نامناسب فکر کردن آشنا کنند، فراخوانی‌ هستند به اندیشیدن درباره‌ی اندیشیدن. در یادداشت‌ها و جستارهای این کتاب، با «جا»یی ‏که فکر ما در آن به کار می‌افتد سروکار داریم، اما پای خیلی چیزهای دیگر هم به ماجرا باز شده تا ما به ماهیت فکر کردن فکر کنیم.
      

لیست‌های مرتبط به نزدیکِ ایده

یادداشت‌ها

          این کتاب شامل جستارهایی از مکان‌ها و نامکان‌هایی بود که در آن‌ها فکر می‌کنیم! این چیزی است که من ماه‌ها و شاید سال‌هاست درگیرش هستم. جاهای فکر کردن، مکان‌هایی که در آن‌ها به ایده می‌رسم، مکان‌هایی که نوشتن در آن‌ها برایم گواراتر است و اصلا این‌که پیش چه کسانی راحتم فکرکنم یا نیستم و البته اختلال همیشگی وقت تمرکز کردنم که زمان نوشتن و فکر کردن، نزدیک بودن به دیگران، انگار روی سیگنال‌های ذهنم نویز سوار می‌کند، فقط بخشی از دغدغه‌های من درمورد "مکان و نامکان فکرکردن" هستند. در همین راستا، تعدادی از جستارهای کتاب را در آغوش کشیدم چون بسیار به من نزدیک بودند و بخشی از ناآرامی‌هایم درمورد اندیشیدن را سامان دادند. تعدادی از آن‌ها به نظرم معمولی‌تر بود و فقط می‌توانستم درک کنم که موافقشان هستم ولی چیز بیش‌تری برایم نداشتند. جستارهای هفتم و هشتم به نظرم متفاوت‌تر بودند و گاهی در بعضی مفاهیم برایم خیلی جالب و گاهی کش‌دار و ملال‌آور بودند.
در صفحه‌ی اینستاگرام خانم ملک‌مرزبان، دیدم که درمورد این کتاب لایو می‌گذارند. تماشای آن لایوها هم لذت‌بخش بود.
        

14

        کل کتاب می‌شود عنوان کتاب + چندین مثال و توضیح ساده.

مکان هایی که حواس های ظاهری ما را به خود مشغول میکنند،  بهترین مکان ها هستند برای زنده شدن ایده...

شاید اراده انسان مدرن است که نمی‌تواند حواسش را به تسخیر خودش در بیاورد، لذا در مکان های اینچنین ایده پردازی میکند.

کتاب با پیشفرض پذیرفته بودن زندگی مدرن و مدرنیته و اعتقاد به عدم امکان تمرکز و تسلط اراده انسانی بر قوای نفسانی و حواس، راه حلی برای ایده پردازی ارائه میکند.
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

1

همسر هموار
          همسر همواره پای لپ تاپم کله‌اش را از لای لپ تاپ بیرون آورد و گفت "دوست دارم بدونم نویسنده‌ها چطور به ایده‌هاشون می‌رسن، این کتابی که می‌خونی راجع به همینه دیگه؟". قبل از اینکه کله‌اش را دوباره ببرد توی لپ تاپش عارض شدم که خیر قربان! این کتاب برای هر کسی‌ است که در کارش لازم است کلمه‌ها را از روی هوا جمع کند و مدون کند و تحویل بدهد.
در حین خواندن این کتاب خودم هم فکر کردم کجاها ایده به ذهنم می‌رسد. دیدم  عموما ایده در مکان خاصی به ذهنم نمی‌رسد! شاید هم یکی از جستارها درست باشد که می‌گفت هیچ دو زمان و مکانی در دنیا شبیه هم نیست. شبیه به همان مثل سوفسطاییان که دو بار و پا و رود و این حرف‌ها.
شاید روزی ۱۰ بار جلوی پنجره قدی اتاق کارمان قدم بزنم، اما یکبار فقط جلوی آن پنجره ایده پروژه به ذهنم رسیده و گذاشتمش در صف پروپوزال‌ها.
یک ایده در آسانسور، یک ایده در بی آر تی، یک ایده در محل کار همسر و بیشتر ایده‌ها موقع خواب روی تخت به ذهنم رسیده.
البته شاید اگر این کتاب نبود، هیچوقت نمی‌گشتم ببینم ایده برای من هم مکان دارد یا نه. که متاسفانه باید در آخر کتاب جستار کوتاه خودم را اضافه کنم که " مکان ایده برای من وجود دارد، اما حقیقی نیست! یک جای آزاد و رها در مغزم، چیزی شبیه منطقه الفراغ صدر مثلا. فکرها که در مسیر دریا راه می‌افتند، یک جایی می‌رسند به دریا. آنجا جاییست در ذهن من که به ایده نزدیک می‌شویم"
.
عکس مسیری‌ست که سفید رود به دریاچه خزر می‌ریزد.

        

27

          وقتی فکر می‌کنیم، کجا هستیم؟

«نزدیکِ ایده» درباره مکان‌ها و نامکان‌هایی است که در آنها فکر می‌کنیم، آنجا می‌نویسیم یا ایده ساخت موسیقی، فیلم یا هر محصول هنری دیگری به فکرمان می‌رسد.
کتاب درباره تفکر و روش‌های تفکر نیست. نزدیک ایده تجربه نویسنده‌ها و اهالی فرهنگ و هنر آلمان است درباره مکان‌هایی که آنجا برای‌شان الهام‌بخش است یا راحت‌تر می‌توانند بنویسند، نوعی اشتراک‌گذاری یا ثبت لحظه‌ها درخشان رسیدن به ایده یا همان لحظه‌ای که چراغی در سرمان روشن می‌شود و بعد موتور نوشتن به راه می‌افتد و به اثری ادبی ختم می‌شود.
در این کتاب نویسندگان یادداشت‌هایی فلسفی، روایت‌هایی مبتنی بر تجربه‌ی شخصی، گفتگو، مشاهدات، خودزندگی‌نامه‌ای، توصیف تصاویر ذهنی و جستار نوشته شده‌اند.
همان‌جایی که یک ایده شخصی بدل به اثری می‌شود که مخاطبان مختلف با آن ارتباط می‌گیرند، البته این همه نوشته‌های کتاب نیست و هر ده نویسنده کتاب از زوایای مختلف تجربه‌های خودشان درباره مکان‌ها و نامکان‌ها نوشتن و فکر کردن بازگو کرده‌اند. مثلا نورا اشترنفلد درباره نامکانی مثل قطارشهری نوشته است و در آن از فضا‌هایی که معمولا مغلوب عجله شهروندان و محلی برای شبکه‌بندی شتاب است که همه آن‌جا با عجله می‌خواهند خودشان را به مقصدی برسانند، گفته است.
همین مکان‌هاست که می‌تواند جایی باشد برای لحظه‌ای تأمل در میان شتاب. یا بیرته مولهف در جستار «صومعه‌ها هرگز ناامیدت نمی‌کنند» درباره این می‌نویسد که فکر کردن به ایده‌ها هنگامی که در یک مراسم و سخنرانی کسل‌کننده گیر افتاده‌ایم می‌تواند نجات‌بخش و موفق‌آمیز باشد.
نوشته رباب حیدر نویسنده سوری ساکن برلین هم با عنوان «تماشای زندگی از فاصله‌ای به نازکی شیشه» تجربه‌ای عجیب و غریب را از فکر کردن در روز‌های شلوغ سوریه و قبل آن می‌نویسد که بریده‌های خواندنی مثل این زیاد دارد: «ما هیپی نبودیم. آدم‌های خسته‌ای بودیم که با شکلی از زندگی که آدم‌های معمولی آن را زندگی معمولی می‌دانستند، پیوند سستی داشتیم. قوانین حاکم بر چیز‌های معمولی قساوتی ناعادلانه علیه بشری بود که ما می‌شناختیم. پشت پنجره می‌نشستیم و علیه قوانین و جبر و چیز‌های معمولی می‌نوشتیم...»
یکی دیگر از یادداشت‌های مهم کتاب را کارولین امکه نوشته است. جستاری که با بریده‌ای از ویرجینیا ولف درباره اهمیت فکر کردن شروع می‌شود. امکه با تأسی به ولف می‌نویسد باید اندیشیدن را به زیر سوال بردن ضوابط و منطق موجود در قوانین و عرف پیونده زده است و معتقد است که برای فهم تمدنی که در آن حضور داریم باید بیندیشیم و بیندیشیم.



«منتشر شده در شهرآرانیوز، تیرماه 1403»
        

9