بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

دنیای بدون شاهزاده

دنیای بدون شاهزاده

دنیای بدون شاهزاده

سومان چینانی و 3 نفر دیگر
4.5
27 نفر |
7 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

10

خوانده‌ام

92

خواهم خواند

20

سوفی و آگاتا بعد از نجات خودشان و بقیه ی دانش آموزهای مدرسه ی خوبی وشرارت، از نبردی مرگبار علیه یکدیگر، دوباره به خانه بازگشته اند و قرار است تا خوشی زندگی کنند. اما زندگی یک افسانه نیست. روزی آگاتا مخفیانه آرزو میکند که ای کاش پایان خوش دیگری را در کنار شاهزاده تدروس انتخاب کرده بود. در همین هنگام، دروازه های مدرسه ی خوبی و شرارت به رویشان گشوده میشود. اما حالا، خوبی و شرارت دیگر دشمن یکدیگر نیستند و شاهدخت ها و شاهزاده ها هم تغییر کرده اند. در واقع، روابط تازه ای در مدرسه های جدید به وجود آمده و روسم قبلی ریشه کن شده است... .

لیست‌های مرتبط به دنیای بدون شاهزاده

یادداشت‌های مرتبط به دنیای بدون شاهزاده

zahra shams

1401/02/16

            خوب و بد همیشه در مقابل هم نیستند، عشق همیشه چاره ی هر کاری نیست و دوستی ها همیشه استوار نمی مانند...
بعد از خواندن جلد اول، خیلی منتظر این جلد بودم
و فکر میکردم قرار است کتابی بهشتی باشد، قشنگ بود اما بهشتی نه!
بنظرم انتظاری که از کتاب های چند جلدی می رود، این است که هر کتاب از کتاب قبلی اش بهتر باشد(البته نه همیشه) هم بهتر روایت شده باشد و هم محتوای جذاب تری را بازگو کند
و مهم ترین نکته این است که ویژگی مثبتی که در جلد قبلی بوده، در جلد بعدی اش از بین نرود.
نکات مثبت این کتاب حفظ شده بود اما آن کشش و جذابیت قبلی را نداشت و یک نکته ای که خیلی اذیتم می کرد، عوض شدن 360 درجه قهرمان ماجرا یعنی تدروس بود، البته این نکته ی منفی ای نیست اما کسی که در جلد قبلی قهرمااان خواننده بوده، حالا به یک شخصیت بی هدف و خسته و ... تبدیل شده و این برای یک مخاطب خوشایند نیست
البته قرار نیست تمامی جلد های یک مجموعه جذابیت و خوبی جلد های قبلی را داشته باشند، اما حفظ کردن و تلاش برای ارتقا دادن آنها بسیار مهم است.
درکل این مجموعه را خیلی دوست دارم، با تمام کم و کاستی هایش، زیبا و افسانه ای ست.
          
                وقتی اولین جلد این کتاب را خواندم قصد داشتم جلد دوم هم بخوانم. وقتی جلد دوم را خواندم واقعا پشیمان شدم. کل داستان سوفی می‌خواست اجازه ندهد تدروس و آگاتا باهم حرف بزنند. نصفش در درگیری و دعوا بود. گاهی اوقات به‌نظر می‌آمد سوفی خوب است؛ گاهی اوقات نه، گویی او موجودی خبیث بود. تمام این‌ها باعث می‌شد گیج بشوم. صحنه‌هایی داشت که واقعا نمی‌فهمیدم که چه شد و الان باید چی کار کنم. بخندم، ناراحت شوم؟ همچنین هیجان کل صحنه‌ها از ۵ تکان نمی‌خورد و آدم نفسش می‌گرفت. پایانش هم تقریبا خیلی باز بود جوری که حتی چند جلدی بودنش هم نمی‌تواند دلیلش باشد.
        

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.