عاشقی به وقت کتیبه ها (مجموعه داستان) عمومیداستانایران عاشقی به وقت کتیبه ها (مجموعه داستان) سیدعلی شجاعی 3.2 16 نفر | 5 یادداشت خواهم خواند نوشتن یادداشت با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید. در حال خواندن 1 خواندهام 25 خواهم خواند 3 ناشر کتاب نیستان شابک 9789643375232 تعداد صفحات 132 تاریخ انتشار 1392/7/10 توضیحات کتاب عاشقی به وقت کتیبه ها (مجموعه داستان)، نویسنده سیدعلی شجاعی. دهه 2000 میلادی ادبیات ایران ادبیات معاصر داستان ماجرایی ادبیات داستانی داستان الهام بخش مجموعه داستان داستان کوتاه یادداشتها محبوبترین جدید ترین محمدحسین باقری 1401/2/28 آری؛ این روزها رنگی ندارند، رنگی باش بر بیرنگیشان. 0 2 saharbayazian 1400/1/20 همینقدر پیچیده و همینقدر جذاب 0 1 علی راد 1402/9/27 انتظار آدم باید در مقابل کتاب های مجموعه داستانی متفاوت باشه. بین کتابای اینجوری که خوندم از بقیه بهتر بوده. داستان ها عمدتا خوب و خیلی خوب بودند. از قلم نگویم که پسر کو ندارد نشان از پدره👌🏻 آری ، روزها رنگی ندارند، رنگی باش بر بیرنگیشان! 0 1 محدثه دلنواز 1402/8/19 #عاشقی_به_وقت_کتیبهها، مجموعهداستانی است از #سیدعلی_شجاعی که شامل نه قصه است: . داستان اول، آخرین دفاع یک متهم به قتل است، آن هم قتل دو نفر! که بیشتر شبیه اعتراف میماند پشت تریبون دادگاه. . داستان دوم، عاشقانهها و قرارومدار دیدارهای خسرو و راوی است در کوچهباغی اول غربی. تا وقتی که سروکله سیاوش پیدا میشود... . داستان سوم، استیصال و آشفتگی دانیال و سونیای مسیحیست، از سرطان خون دخترشان که دکترها جوابش کردهاند... . داستان چهارم، قصه دختری است که بهخاطر عشقش به فؤادی که متأهل است، به روانپزشک مراجعه کرده. . داستان پنجم، با صحبتهای مردی شروع میشود که خود را پدر نقد ادبی میخواند و در ادامه، متون کهنِ ادبای شهیر را اراجیف و یاوه میداند و ادبیات کلاسیک را نقد میکند و از مردم گله دارد که آثارش را نمیخوانند... . داستان ششم، رفتوبرگشت زمانی حال است که مرد میخواهد به کوه برود و اولین صبح ازدواج که دوتایی به کوه میروند و یک سال بعدش و پنجسال بعد و ده سال و... . داستان هفتم، روایت مسعود و صفوراست که امروز عقد کردهاند. صفورایی که بعد از یک سال، پا به خانه مسعود گذاشته و مسعودی که از بدخلقی زنش میگوید و جدایی از او... . داستان هشتم، #عاشقی_به_وقت_کتیبه_ها. که طولانیترین داستان این مجموعه است، رفتوبرگشت زمانی دارد و بسیار خواندنی. خواندنی که ابتدا از هوشنگخان شروع میشود که مستی از سرش پریده و با لگد افتاده به جان طلعت. طلعتی که مادر محیاست. محیایی که زندگیاش را برای احسان تعریف میکند و... . داستان آخر، ابتدایش، ابتدای داستان اول است و ادامهاش مقتولان آن و میگوید از منطق درام و اعتراف نویسنده و... کاتبی که فقط نگاه میکند و تهش لبخند ملیحی تحویل میدهد. 0 7 فاطمه افتخا ی 1401/2/28 چه بگویم فرزند استاد است دیگر...قلم از قلم پدرش کم نداردهمان قدر ارزشی همان قدر تند شاید حتی بیشتر...... 0 0