قصه های بیدل نقال

قصه های بیدل نقال

قصه های بیدل نقال

جی. کی. رولینگ و 2 نفر دیگر
3.8
47 نفر |
3 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

2

خوانده‌ام

95

خواهم خواند

20

شابک
9789643741938
تعداد صفحات
80
تاریخ انتشار
1388/3/2

توضیحات

        کتاب حاضر، از مجموعه داستان های ویژة جادوگران و ساحران جوان است. این قصه ها از جنبه های گوناگون، با داستان های پریان شباهت دارد. مثلا در آنها همواره به فضیلت پاداش داده می شود و ضعف و سستی نکوهش می گردد و در عین حال تفاوت های عمده ای نیز با یک دیگر دارند. در «قصه های بیدل نقال»، با قهرمانان زن و مردی مواجه می شوید که می توانند جادو کنند؛ با این حال همچون سایر افراد عادی، مشکلات خاص خود را دارند. داستان های بیدل به نسل های متمادی والدین کمک می کند که واقعیتی دردناک را برای فرزندان جوان خود بازگو کنند و آن این که جادو به همان اندازه که مشکل آفرینی می کند، چاره ساز است. تفاوت مهم دیگر این داستان ها با قصه های غیرجادوگرانه، در آن است که ساحره های بیدل (آشا، آلتدا، آماتا و...) در جست وجوی سعادت و خوشبختی، بسیار فعال تر از زنان قهرمان در داستان های پریان هستند. بیدل نقال در قرن پانزده می زیست و بسیاری از لحظات عمر خود را در هاله ای از رمز و راز گذراند. او بر این باور بود که قهرمانان مرد و زن موفق در قصه هایش کسانی نیستند که از قدرت جادویی بالایی بهره می برند، بلکه افرادی هستند که مهربانی، شعور و هنر بیش تری دارند.
      

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به قصه های بیدل نقال

پست‌های مرتبط به قصه های بیدل نقال

یادداشت‌ها

هانآ

1403/6/12

          موقع خواندنش انگار تبدیل شده بودم به کودکی ۱۱ ساله که مادر جادوگرش‌ آن را در نیمه های شب برای او می‌خواند. انگار خودم را جای شخصیت های داستان می‌گذاشتم و سعی می‌کردم هرکدام را درک کنم و بفهمم دلیل کارهایی که می‌کنند چیست.هرکدام از قصه ها پیامی داشت.و هر پیام،پیامی دیگر که واقعا با ارزش بود.
۱-مشنگان را آزار نده، آنها فقط جاهلند(یادم باشد که اذیت شان نکنم مبادا وزارت سحر و جادو گیرم بیندازد)
۲-برای رسیدن به خوشبختی فقط نیاز به خودتان دارید، نه به یک چشمه یا یک شوالیه یا چیزی جادویی.این خودتانید که می‌توانید خوشبختی را به ارمغان بیاورید.
۳-قلبی که آغشته به عشق نشود، مسموم و خراب می‌شود و راهی جز خنجر زدن در آن نیست.
۴-جادو هیچوقت آنقدر قوی نیست که جسم و روحی را که جدا شده اند به هم پیوند بزند و مرده را زنده کند.
و در آخر
۵-هیچکس نمی‌تواند از مرگ فرار کند. یا همان جمله ی معروف که همه جا می‌شنویمش؛
"میتونی قایم بشی، اما نمیتونی فرار کنی."
حالا معنی این جمله را درک می‌کنم...
        

24