داستان های بیدل شاعر

داستان های بیدل شاعر

داستان های بیدل شاعر

جی. کی. رولینگ و 1 نفر دیگر
3.8
47 نفر |
3 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

2

خوانده‌ام

95

خواهم خواند

20

شابک
9789642950188
تعداد صفحات
72
تاریخ انتشار
1388/2/9

توضیحات

        افسانه های بیدل، شباهت های بسیاری به افسانه های پریان دارد و مجموعه داستان هایی است که برای جادوگران جوان نوشته شده است. یکی از تفاوت های بارز افسانه های وی با افسانة پریان این است که جادوگران بیدل بیش از قهرمانان زن در افسانه های پریان به دنبال خوشبختی هستند. بیدل در قرن پانزدهم زندگی می کرد. او افراد غیرجادوگر را دوست داشت. قهرمانان زن و مرد داستان های او کسانی هستند که مهربانی، درایت و هوشمندی فراوانی از خود بروز می دهند. یکی از کسانی که عقایدش مشابه او بود، «پرفسور آلبوس دامبلدور» ـ دارندة مدال محفل مرلین و مدیر مدرسة فنون جادوگری ـ است. کتاب حاضر مشتمل بر داستان های کوتاه بیدل تحت عنوان جادوگر یک پا، فوارة خوشبختی عادلانه، قلب پشمالوی وارلاک، بابیتی خرگوشه و کندة خندان، و افسانة سه برادر است. بعد از هر داستان، تفسیری از آلبوس دامبلدور دربارة داستان عرضه شده است.
      

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به داستان های بیدل شاعر

پست‌های مرتبط به داستان های بیدل شاعر

یادداشت‌ها

هانآ

1403/6/12

          موقع خواندنش انگار تبدیل شده بودم به کودکی ۱۱ ساله که مادر جادوگرش‌ آن را در نیمه های شب برای او می‌خواند. انگار خودم را جای شخصیت های داستان می‌گذاشتم و سعی می‌کردم هرکدام را درک کنم و بفهمم دلیل کارهایی که می‌کنند چیست.هرکدام از قصه ها پیامی داشت.و هر پیام،پیامی دیگر که واقعا با ارزش بود.
۱-مشنگان را آزار نده، آنها فقط جاهلند(یادم باشد که اذیت شان نکنم مبادا وزارت سحر و جادو گیرم بیندازد)
۲-برای رسیدن به خوشبختی فقط نیاز به خودتان دارید، نه به یک چشمه یا یک شوالیه یا چیزی جادویی.این خودتانید که می‌توانید خوشبختی را به ارمغان بیاورید.
۳-قلبی که آغشته به عشق نشود، مسموم و خراب می‌شود و راهی جز خنجر زدن در آن نیست.
۴-جادو هیچوقت آنقدر قوی نیست که جسم و روحی را که جدا شده اند به هم پیوند بزند و مرده را زنده کند.
و در آخر
۵-هیچکس نمی‌تواند از مرگ فرار کند. یا همان جمله ی معروف که همه جا می‌شنویمش؛
"میتونی قایم بشی، اما نمیتونی فرار کنی."
حالا معنی این جمله را درک می‌کنم...
        

24