بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

عروسان دشت

عروسان دشت

عروسان دشت

4.0
2 نفر |
1 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

4

خواهم خواند

0

این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب می‌باشد.

«ناثان»، فرزند «حیرام»، وارد معبد «آشتروت» شد و چراغ های آن را روشن کرد. سپس به سجده افتاد و شروع به زاری و دعا کرد. او شیفتة یکی از دوشیزگان شده بود که عروسان جن بر او رشک ورزیده و بیماری ناشناخته مرموزی را در جان او دمیده بودند. حال، ناثان از اشتروت مقدس می خواست که او را از چنگال بیماری و مرگ نجات دهد. در همین هنگام یکی از پیشخدمتان، خبر به هوش آمدن او را برای ناثان آورد. مجموعة حاضر حاوی چهار داستان از «جبران خلیل جبران» ـ نویسندة شهیر لبنانی ـ تحت عنوان خاکستر نسل ها و آتش جاوید؛ مرتا اهل بان؛ یوحنای دیوانه؛ و صلبان است.

یادداشت‌های مرتبط به عروسان دشت