جزئیات فعالیت
1403/6/30
خیلی کتاب خوبیه، هیجان زدهام! \(๑╹◡╹๑)ノ♬ پیشگفتار: روششناسی پژوهش پژوهشهای این کتاب با دو روش هرمنوتیک بر پایه متن و زمینه (اگه بدونم هرمنوتیک چیه 😂) و تحلیل مفهومی و ارزیابی انتقادیه. نویسنده هر کدوم رو یه مقدار توضیح میده. هدف هرمنوتیک، فهم تفسیری از متنه. و برای این کار زمینه زبانی، زمینه فکری، زمینه فکری اندیشهورانی که بر نویسنده تاثیر گذاشتن، زمینه تاریخی و زمینه شخصی رو بررسی میکنه. فصل ۱: درآمدی بر اندیشهها، کنشگریها و تاثیرگذاریهای نواندیشان ایرانی تاریخ معاصر ایران شاهد سه رویداد بزرگ بوده: جنبش مشروطهخواهی در سال ۱۲۸۵، نهضت ملی ایران در اسفند ۱۳۲۹ و کودتای ۱۳۳۲، انقلاب بهمن ۱۳۵۷ در مدت حدود هفتاد سال، این همه اتفاق جالب در کشور افتاده! در این دورانها شخصیتهایی در ایران اومدن که در دوره تاریخی خودشون موثر بودن چرا که در اون زمان هنوز کشور از نهادها و ساختارهای مدنی برخوردار نشده بود و "بنابر این، قلمرو سیاست، روابط اجتماعی و اقتصاد شخصیتمحور بود و نه ساختارمحور" این که الان وضعیت تا چه حد تغییر کرده هم جای سوال داره. کتاب چند شخصیت رو بررسی میکنه و اندیشهها و کنشگریشون رو بازخوانی میکنه: سید عبدالرحمن کواکبی، محمدحسین غروی نائینی، محمدعلی فروغی، سید محمدحسین طباطبایی، مهدی بازرگان، مرتضی مطهری، جلال آلاحمد، علی شریعتی. در این فصل این شخصیتها از منظر چهار ویژگی ایراندوستی، آوازه فراملی، نوگرایی و تاثیرگذاری که در همهی شخصیتهای گفتهشده مشترکه، بررسی میشن. اولین ویژگی ایران دوستی بود و خیلی قشنگ توضیحشون داد! 🥺 چه آدمایی که برای این ممکلت تلاش کردن و چطور از من انتظار میره انقدر راحت از رفتن صحبت کنم؟... فروغی، فروغی، فروغی... چقدر این شخصیت برای من جالبه! اینم جالب بود که مهدی بازرگان میگفت اسلام رو برای ایران میخواد و یعنی اول باید میهن رو ساخت و بعد دیندارانه درش زندگی کرد. اما مسئله اصلی مرتضی مطهری، چگونگی دینورزی ایرانیان بود که بعد به زندگیشون وصل میشد. کلاً هردو دیدگاه جالب بودن. یکی میگفت اول باید ساختارهای جامعه از جمله حکومت و اقتصاد رو درست کرد و بعد مردم رو تربیت کرد (اگر دین رو به همین معنا در نظر بگیریم.) و دیگری میگفت اول باید مردم رو تربیت کرد تا اون مردم جامعشون رو درست کنن. گفتم چقدر کتابو دوست دارم دیگه؟
245
2
21
(0/1000)
نظرات