جزئیات فعالیت

      فصل اول تمام شد.  
نویسنده می‌گه درکش از اخلاقیات حول مجموعه‌ای از نظریات، به‌ویژه «اخلاقیات فضیلت‌محور»، «فرایض اخلاقی» و «سودمندگرایی» شکل گرفته که سه ستون فلسفۀ اخلاق غربی به شمار می‌رن.
توی این فصل دربارۀ اخلاقیات فضیلت‌محور صحبت شد. طبق گفتۀ ارسطو، هدف و ذات زندگی، شکوفایی است و فضایل، چیزهایی هستند که حالت مطلوبی به ما می‌دن و سبب شکوفایی انسان می‌شن. گویا ارسطو یک لیستی هم از این فضائل تهیه کرده که در کتاب نوشته نشده بود. نکته اینجاست که فضائل تا حدی ذاتی هستند ولی ارسطو می‌گوید:«فضیلت نه به وسیلۀ روندی طبیعی، بلکه از طریق عادت در ما خانه می‌کند.»
پس کسب هر فضیلت حاصل عملکرد سه عنصر طبیعت، عادت و آموزشه و وجود هر سه‌ی این‌ها ضروریه. 
اما دشوارترین وجه اخلاقیات فضیلت‌محور، تعیین مقدار تعادلی از هر صفت یا حد اعتدال در فضیلت‌هاست که خود ارسطو گویا گفته نه می‌شه این حد اعتدال رو تعریف کرد و نه اندازه‌گیری؛ ولی به وسیلۀ تمرین و تکرار می‌شه تشخیص داد الان در موقعیت افراط و تفریطیم و یا اعتدال. پس باید با تمرین زیاد دستمون بیاد حد اعتدال کجاست.
و اینکه حواسمون به خرده رفتارها باشه، زیرا: «رفتارهایمان شیارهای عمیقی در شخصیتمان به جا می‌گذارند، مثل صندلی سنگینی که رد پایه‌هایش روی فرش می‌ماند. به تدریج، فرار از این رفتارها مدام دشوار و دشوارتر می‌شود.»
یکی از مهم‌ترین نکات در اخلاقیات هم اینه که از قساوت دوری کنیم. به این معنی که رنجی رو بر کسی تحمیل نکنیم :(

پ.ن: سوالی که باعث شد این کتاب رو دست بگیرم این بود که معیارهای تشخیص فضیلت چیه که ارسطو زحمت کشیده و مستقیماً لیست فضایل رو تهیه کرده😅 حالا من اپسیلونی قانع نشدم و جواب سوالم رو نگرفتم ولی کلا اخلاق خوندن چیز خوبیه. تا اینجا هم از کتاب ناراضی نیستم.

پ.ن۲: فردا قراره به مصاف مسئولین آموزش سه دانشگاه مختلف برم و شاید در انتها با سازمان سنجش هم سرشاخ شوم. امیدوارم اون‌ها هم به اخلاقیات علاقه داشته باشن.
ذکر امشب: «خدایا! تو رو خدا!» 
اگر فردا خبری ازم نشد بدونید اوضاع خیلی بد است. خیلی خیلی بد است. خیلی خیلی خیلی بد است :)
    
69
0

6

(0/1000)

نظرات

هنوز نظری ثبت نشده است.