جزئیات فعالیت
فریبا محمدکریمی تا صفحۀ 94 خواند.
1403/10/14
۹. رفتن به مسجد با دودلی، رفتن برایخاموش کردن چراغ یا دیدن پسر؟ استقبال امام جماعت از خاموش کردن چراغ. تذکر اهالی مسجد، به پوشش او. دیدن برادرش سعید. اقدام برای حل مسئله ش جالبه. ۱۰. تسویه اجاره های عقب مانده توسط دایی فرمان و تصمیم مادر افسانه برای کار کردن و کسب درآمد برای گذران زندگی ۱۱. حساب کتاب کردن تعداد دستبندهایی که باید بفروشد تا ده میلیون درآمد در شش ماه داشته باشد. قرار با عطیه برای فروش ۲۰ دستبند قبلی به اقوام شون. گیر دادن دوباره ضیایی. حسگرها در کلاس زیست. بدشدن حالش و رفتن به اتاق مدیر برای مرخصی. توضیح مدیر در مورد: آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است. و هدیه دادن کتابی در مورد امام جواد بهش. ۱۲. سوار اتوبوس شدن خلاف جهت مسیر خانه، دیدن حدیثی از امام جواد، بازکردن کتاب اهدایی مدیر. برگشتن به خانه ، نبودن مادر و سعید. رفتن به حمام برای فرار از ایستادن جلوی پنجره. و برگشتن مادر.
4
0
0
(0/1000)
هنوز نظری ثبت نشده است.
نظرات