جزئیات فعالیت

      پایان حدیث چهاردهم، در باب خوف و رجا...

«اى عزيز ملتفت باش كه «رجا» را از «غرور» تمييز دهى. ممكن است اهل غرور باشى و گمان كنى اهل رجا هستى. و تمييز آن از مبادى آن سهل است، ببين اين حالتى كه در تو پيدا شده و بدان خود را راجى مى‌دانى از تهاون به اوامر حق و كوچك شمردن حق و اوامر او پيدا شده، يا از اعتقاد به سعۀ رحمت و عظمت آن ذات مقدس؟»

«پس اگر با قيام به وظايف عبوديت و جد و جهد در طاعت و عبادت، اعتماد به اعمال خود نداشته باشى و آنها را به چيزى نشمرى و اميد به رحمت حق و فضل و عطاى او داشته باشى و خود را به واسطۀ اعمال خود مستوجب هر ذمّ و لوم و سخط و غضب بدانى و تكيه‌گاه تو رحمت و جود جواد على الاطلاق باشد، داراى مقام «رجا» هستى»

«راوى گويد: «گفتم به حضرت صادق - عليه السلام - يك دسته از مردم‌اند كه به جاى مى‌آورند معصيت‌ها را و گويند: ما اميدواريم و هميشه چنين هستند تا بيايد آنها را مرگ. فرمود: "آنها قومى هستند که مايل شده‌اند از اعتدال به آرزوهاى بى‌جا. دروغ همى گويند، راجى نيستند. همانا كسى كه اميد داشته باشد چيزى را، طلب نمايد آن را؛ و كسى كه ترسناك باشد از چيزى، فرار كند از آن"».»
    
83
0

17

(0/1000)

نظرات

هنوز نظری ثبت نشده است.