بهترین کتابی بود که خوندم و از مورد علاقه هام بود ..
نونا و عمویش همراه هم سفر می کنند تا به پنجره های ساختمانی که در جنگ ویران شده شیشه های رنگی بیندازند .
در این ماموریت مرموز نونا متوجه جادوی قوی و اهریمنی میشود که میخواهد همه چیز را نابود کند . آیا او میتواند از کسانی که دوستشان دارد محافظت کند حتی اگر به معنای مبارزه با تاریکی باشد ؟