یادداشتهای هاجر شهابی (6) هاجر شهابی 1403/3/17 لکه ی قرمز: زندگی و هنر هوراس پی پین جنیفر بریانت 4.0 1 این کتاب دربارهْ زندگی یک نقاش خودآموختهٔ آمریکاییه. تصاویر جالبی هم داره. بزرگترین درس این کتاب یادآوری نتیجهٔ تلاشه؛ اینکه با تلاش حتی اگه سخت باشه, بلاخره میشه. 1 1 هاجر شهابی 1402/3/4 طبقه هفتم غربی جمشید خانیان 3.6 14 مختصر بود و مفید و خوشخوان! کتاب داستان پسر نوجوانی به نام «امیرعلی» است که روزگار پای او را به «طبقه هفتم غربی» یک مجتمع مسکونی باز میکند تا... شیرین بود و خواندنی! 3 17 هاجر شهابی 1402/3/3 غول و دوچرخه احمد اکبرپور 3.4 4 کتاب «غول و دوچرخه» ایدهٔ خاصی دارد. نویسنده به صورت تعاملی کتاب را با دخترش «درسا» نوشته است. لابهلای داستان گفتوگوی نویسنده و درسا و روند چگونگی تغییر داستان مشاهده میشود. ایدهْ خلاقانهای بود. 0 2 هاجر شهابی 1402/2/31 قلعه محافظان: حقیقت پنهان فاطمه مسعودی 3.9 20 «قلعه محافظان» داستانی از زبان پرندههاست. ساده و روان نوشته شده. کتاب خوبی برای نوجوانها و بزرگسالانی است که نوجوان درونشان فعال است:) ایده را دوست داشتم. 0 8 هاجر شهابی 1402/1/13 فاجعه در دبیرستان میدل تاون تاد استراسر 3.1 7 این کتاب هم واقعیه و هم تخیلی! از روی واقعیت یک رمان تخیلی نوشتن. موضوع کتاب دربارهٔ قتلهای دانشآموزی در مدارس آمریکا بود. به قول نویسنده اینقدر استفاده از اسلحه در آمریکا آزاد و زیاده که هر دانشآموزی که میره مدرسه، نمیدونه زنده برمیگرده خونه یا نه. روی جلد نوشته شده : رمان نوجوان! اما سبکش که شبیه رمان نبود. شبیه مستندنگاری بود. هر بخشی از داستان توسط یکی بازگو میشه و اصلا نمیدونم به درد نوجوان میخوره یا نه. برای بزرگترها خوبه خوندنش! مهمترین چیزی که از کتاب فهمیدم اهمیت نوع رفتار ما آدمها با همدیگه است. من دوستش داشتم. 0 6 هاجر شهابی 1401/3/20 لبخند مسیح سارا عرفانی 3.2 42 به نام خدا آدمیزاد وقتی داخل پیلهاش میرود و به آن خو میگیرد؛ دوست ندارد از آن بیرون بیاید. وقتی تفکری یا باوری را برای خود انتخاب میکند، سختش است آن را کنار بگذارد و عقیدهٔ دیگری را بپذیرد. دنبال حقیقت رفتن کار سختی است. همه به خود زحمت و مشقت پروانهشدن را نمیدهند. خیلیها دوست دارند همیشه داخل همان پیلهٔ خود بمانند؛ حتی اگر آن پیله دیگر اندازهٔ قد و قامتشان نباشد. «لبخند مسیح» داستان دختری به نام «نگار» است که وسط گیر و گرفتاری زندگی، دستی برای کمکگرفتن از او به سویش دراز میشود. نگار که خودش با پیلهٔ خود درگیر است؛ فردی از او میخواهد تا در پروانه شدن خود به او کمک کند. لحن نویسنده صمیمی است؛ اما تا توانستم با متن کتاب ارتباط بگیرم، کمی طول کشید. در حقیقت از یک جایی به بعد سارا عرفانی با روایت روان خود من را مجاب کرد ادامه بدهم و کتاب را تمام کنم و بعد از اتمامش حس خوبم غالب باشد. کتاب برای من تلنگر بزرگی داشت. اینکه حواسم به از هم گسیختگی اعتقادات و باورهایم هست تا از گسستنشان جلوگیری کنم؟ و آیا در حال حرکت رو به نور هستم یا جایی وسط راه متوقف شدهام؟ 0 6