یادداشتهای مهرشاد غروبک (1) مهرشاد غروبک 1404/1/2 نووه چنتو (افسانه 1900) الساندرو باریکو 4.2 28 خالصانه بانمک، سرراست و خوشمزه. آدم با نووهچنتو که رفیق میشود… میرود سراغ رفقای دیگرش و برایش خاطرههای سفر دریاییاش با ویریجین را تعریف میکند… بعد کز میکند… با صدای نرم و مفلوکش میگوید: «نووهچنتو… واقعا آدم عجیبی بود… یهبار این ننوهچنتوی دیوونه با سیمای پیانو سیگار روشن کرد… باورت میشه؟!» و تفالهی اشکش را که پاک کرد… با بخندی سفت و گشاد اقرار میکند که «دوستش داشتم…» 0 3