یادداشت‌های مینوتور (2)

برادران شیردل
چند وقت پی
          چند وقت پیش خیلی اتفاقی در میان مقاله های انگلیسی زبان یک سایت به مقاله ای از میشل دومونتنی (مقاله نویس و جستار نویس فرانسوی قرن شانزدهم) برخوردم با این عنوان : 
" مطالعه فلسفه، فرا گرفتن مرگ است" 
... بگذارید شجاعانه بیاموزیم بر زمین ثابت قدم بمانیم، و با مرگ بجنگیم.
و شروع کنیم او را از بزرگترین امتیازش که چیرگی بر ماست محروم سازیم، اجازه دهید راهی کاملا مخالف با مسیر عمومی در پیش گیریم. بگذارید او را از غرابت و عجیب بودن خلع سلاح کنیم ، بگذارید با او گفتگو کنیم و آشنا شویم ، و چیزی به اندازه مرگ در افکارمان نباشد. در هر موقعیتی،  مرگ را در  هرشکلی به تخیلات خود بیاوریم.  در هنگام افتادن  یک اسب، وقتی یک کاشی می افتد حتی در زمانی که یک سوراخ کوچک را با سوزن ایجاد می کنیم ، بی درنگ به مرگ فکر کنیم و او را در نظرمان بیاوریم و به خود بگوییم " حالیا، اگر این خود مرگ بود، چه می شد"؟
خواندن برادران شیر دل، برای من جزیی از یادگرفتن مرگ است. اعجاب ماجرا کجاست؟ آن وقتی که خیره به تلویزیون نسخه سینمایی کتاب را از تلویزیون می دیدم، مجذوب روایت اساطیری اش شده بودم و مرگ در هیچ کجایش به چشمم نمی آمد. تنها یک ماجرا جویی برادرانه بود که دلاوری های  یوناتان شیردل را در ذهن کودکانه ام ثبت می کرد. این اعجاز ادبیات است.
Bröderna Lejonhjärta
    TV Mini Series
 1995 - 1980
پ.ن " در نوشتن ترجمه مقاله مونتی از ترجمه کتاب مقالات (کتاب اول به همراه نامه ها) نوشته میشل دو مونتنی ، ترجمه: محمد صادق رئیسی . نشر سولار استفاده کردم.
        

16