یادداشت‌های علی سلیمانی (11)

          بدیو ترامپ را بهانه‌ای قرار داده‌است برای بررسی اینکه سرمایه‌داری جهانی شده به کجا رسیده‌است که شخصی مثل ترامپ در آمریکا رییس جمهور می‌شود!!
        

          آلن بدیو به عنوان یک متفکر اروپایی به زیبایی تضادهای به اصطلاح انسانی واخلاقی غرب را به رخ می‌کشد ،آنجا که غرب خود را نماد تمدن می‌داند و کشتار دسته جمعی او اخلاقی است تا آنجا که حدود دو میلیارد انسان را نادیده می‌گیرد چون نه در زنجیره مصرف‌کنندگان هستند و نه کارگران!!
        

          داستانی عجیب از اتفاق و حادثه ای که همه ما با آن نسبت داریم و نوعی ترازو ‌ و میزان است و قرار گرفتن در دو راهی سخت و انتخاب هایی کاملا متناقض از شخصیت های کتاب که انسان را به فکر فرو می‌برد از این همه تناقض و می‌ترساند از اینکه در بزنگاه‌ها ما چطور عمل خواهیم کرد و آیا تغییرات ما مثبت خواهد بود یا تناقضات کار دست ما خواهد داد.
        

          کاملا با شخصیت قصه همراه می‌شود بدون توجه به نوع نگاه خود می‌توانید احساسات شخصیت اصلی را درک کنید و آن را با زندگی خود مقایسه کنید و ببینید در زمان های مختلفی از زندگی احساسات و حالات این شخصیت را داشته اید و قطعا بسته به شخصیت و احساسات هر فردی تا مدتی بعد از پایان کتاب حس وحال خاصی تجربه می‌کنید.
        

          بسیار ساده و روان درباره لزوم کار تشکیلاتی صحبت شده است و نکته حائز اهمیت در این کتاب تاکید بر حفظ شأن و نظر و فکر و استدلال فردی حتی در تشکیلات است و بیان می‌شود کار تشکیلاتی به معنی نفی عقل و تفکر و سانسور نظر شخصی نیست بلکه در تشکیلات هم باید استقلال فکری و نظری حفظ شود و نباید مجبور کرد همه تشکیلات یکجور فکر کنند.
        

          این کتاب هم مثل مابقی کتاب های دکتر زرشناس صرفا به نفی علوم انسانی غربی نمی‌پردازد بلکه کاملا با یک نگاه از درون این علوم وارد فضای نقد آنها و گاهی وارد فضای نقد انفعال دیگری و‌عدوی علوم انسانی غربی می‌شود.
جمله جذابی در این کتاب از آیت الله خامنه ای هست که کاملا در تضاد با نگاه‌های منفعل و نفی کننده یادگیری علوم انسانی غربی است جایی که ایشان می‌گوید«انفعال در برابر این علوم درست نیست باید اینها را فراگرفت و‌مسلط شد و بعد از تسلط از درون به آنها حمله کرد و مورد نقد قرار داد.»
        

          این کتاب را شاید بتوان روان ترین و بهترین کتاب در خصوص پژوهش و روش تحقیق دانست که سخت وخشک و بدون انعطاف بودن مطالعه درباره روش تحقیق را از بین می‌برد و در نوع خود می‌توان آن را بینظیر دانست لااقل از میان کتاب‌هایی که در این حوزه من مطالعه کرده‌ام(اکثرا به اجبار) این کتاب حتی بدون اجبار هم ارزش مطالعه دارد.
        

          کتاب مقایسه ای کاربردی و قابل فهم در خصوص توسعه وابسته و نوگرایی انجام می‌دهد و اینکه چطور انتخاب مدل توسعه باید متناسب با شرایط هر کشور باشد البته گاهی نگاه شهروند درجه دو بودن نسبت به کشورهای غیرتوسعه یافته(در حال توسعه یا توسعه نیافته)وجود دارد که گویی همه کشورهای در حال توسعه فعلی مجبور به انتخاب توسعه وابسته هستند.
        

          بیان دقیق و توصیفی از مبانی غرب و تلاش برای معرفی مبانی غرب مدرن و در حین معرفی یا پس از آن بیان نقد نویسنده اما بیشتر شرح و بسط مبانی است تا نگاه ابتدائا جانبدارانه برخلاف کتاب هایی در این حوزه مانند کتاب آقای قائمی‌نیک و سجادصفارهرندی.
        

          در این کتاب ادوارد سعید بسیار قابل درک و ملموس درباره‌ی فضای رسانه ها و تاثیر آن بر برداشت افراد از اتفاقات اشاره کرده است.
        

          کتاب بسیار روان و خواندنی است بدون حاشیه نگاری و پرداختن به مسائل فرعی مستقیم به مصادیق و مسائل و نحوه عملکرد و چالش ها پرداخته است و این نکته کمک کرده است تا بهتر نحوه اداره و کارکرد جهاد مشخص شود و همچنین مدل کارآمدی از حل مسائل در برابر دیوان‌سالاری مرسوم ارائه کرده است که در دیوان‌سالاری‌ مرسوم ما از مرکز به نواحی دستور می‌دهیم چه کاری انجام شود اما در مدل جهاد آن سالها این پیرامون است که مسائل ونیازها را به مرکز انتقال می‌دهد وبابت آن کار می‌کند تا حل شود نه اینکه مرکز تصمیم بگیرد برای سایر مناطق چه کاری انجام شود و در جای جای کتاب کاملا مشخص است که چقدر آن الگو در حل مسائل تخصصی تر و پیشرو تر بوده است.