یادداشت‌های عباسی (24)

          با اینکه همه علم به بزرگی کتاب و نویسنده داریم ولی با توجه به فهم خودم دارم میگم خیلی تحت تاثیر کتاب قرار نگرفتم.مطلبی که دریافتم این بود که هر یک از  ما انسانها در واقع بیگانه ای بیش نیستیم چون غالبا بی انکه از ما نظری بخواهند،سرنوشت ما را تعیین میکنند همانند آنچه در محاکمه بیگانه اتفاق افتاد.
        

          سه ستاره دادم چون با اون حجم تبلیغ و تعریف در صفحات مجازی از نظر من مطابقت نداشت.البته کتاب خوبی بود بخصوص بخش های اول تا ششم.اما با این هزینه کتاب های بهتری میشه خرید .
        

          کتابی بود سرشار از احساس،احساس فردی که به نظرم وطن دوست بود و سعی کرده با تمامی کاستی ها برای وطن کار کند.
در مورد مردم بگم که همان مردمان هستیم با همان نگرش پوپولیستی که داشته ایم و همیشه ضرر کرده ایم.
آرزو دارم که جوانان این وطن به تاریخ خود ایران علاقه و مطالعه کنند تا از دور باطلی که ایران طی این دو، سه قرن اخیر گرفتار شده رهایی  یابد.
به امید سربلندی وطن.
        

          به پیشنهاد همسرم خواندن این کتاب رو شروع کردم.اولین کتاب نویسنده که منتقدین بسیاری از کتاب تمجید کردند.
کتابی بود سرشار از احساساتی که مشرق زمین خوب می فهمد.سرشار از غم،دلتنگی،بغض در گلو .به شخصه در اثنای خواندن بغض کردم و غم را آنگونه که حسن،امیر و سهراب تجربه کرده بود را احساس کردم.
غمگین شدم به خاطر هزاره های جدا  افتاده از وطن خود یعنی ایران،برای ایران غمگین شدم.
متنفر تر شدم از طالب و طالبانیسم که چه بر سر خاک جدا شده از وطن-ایران- آورده و سوال بزرگ از کسانی که خود را دولت مرد اکنون ایران میدانند و  علاوه بر این که اکنون در مقابل طالبان سکوت می کنند بدتر از آن در مسیر به رسمیت شناختن اشغال افغانستان حرکت میکنند. 
        

          نیاز یه تعریف کتاب نیست چون آن را فیودور داستایفسکی نوشته است.
اما برداشت من از این قمار:
زندگی در این دنیا همان قمار است ، قماری که ما در آن گاهی خودمان،گذشته مان،پول و حتی آینده خود را روی میز رولت قمار میکنیم و مثل داستان کتاب خود،گذشته،معشوقه مان و ... را خواهیم باخت.
دعا کنیم  خودمان را بشناسیم تاکه نجات یافته باشیم.
        

          مطمئنا نه تنها کتاب حاضر بلکه تمامی کنابهای موجود در سطح جهان که درمورد هیتلر می باشند ممیزی شده هستند.چرا که  به قول جمله معروف که می گوید تاریخ را فاتحان می نویسند یعنی  کسانی که جنگ جهانی دوم را پیروز شدند .سهم بسیاری از این پیروزی ها با فدا کردن خون ملت ها بدست آورده شده ولی متاسفانه تفکر صهیون و پیرو  آن تفکر است  که این پیروزی با خون ملت ها را به نام خود زده و استفاده میکند.
فقط اگر علاقه به مطالعه داشتید هرگز چاپ انتشارات علم و دانش را تهیه نکنید که پر است از اشکالات نگارشی و صحافی.
        

          کتاب لحن ساده دارد اما بسیار معتبر. 
انقلاب فرانسه که تاریخ این کشور به ان افتخار میکند سرشار هست از خون ریزی  .انقلابی که نه بر علیه سیستم سیاسی حاکم بلکه علیه وضع بد اقتصادی و فاصله طبقاتی حاکم می باشد  که در آخر هم  شد حکومت دیکتاتوری ناپلئون.
حالا چرا فرانسه فخر فروشی می کند!!؟؟
        

          کتاب اثر یرواند آبراهامیان تاریخ نگار برجسته از خانواده ارمنی متولد ایران است که استاد دانشگاه امریکا هست.به دلیل اعتبار این استاد تاریخ نگار من مطالعه این کتاب رو انتخاب کردم.کتاب تقریبا وضعیت دو قرن اخیر ایران رو به صورت خلاصه بیان میکنه که برای کسانی که اطلاع چندانی از تاریخ سرزمین ایران ندارند مناسب و خوبه  چون بدون پرداختن بیش از حد به جزییات وقایع رو واکاوی کرده.
به عنوان یک ایرانی آذری،خواهشمندم برای درک درست شرایط کشور و عدم تکرار وقایع تلخ این سرزمین مطالعه تاریخ از منابع قابل اعتماد را در برنامه کتاب خوانی خودمان  قرار دهیم.
        

          کتاب از نگاه یک مسافر آن هم یک ایرانی نوشته شده.ایرانی که از نظر بین المللی نه به اندازه کره شمالی اما زخم خورده نظم بی نظم مانند بین الملل می باشد که مسئولان مملکت هم مقصر این راه رفته به ناکجاآباد هستند.متن کتاب خوب بود . متن صمیمی و شامل لطیفه های  درد آور از راه رفته کره و راهی که شاید بالااجبار کشور ما هم دارد می رود.
 نویسنده:... تحریم مراوده را کم می کند و کم شدن مراوده خود یعنی تک صدایی و تک صدایی چه به روز توسعه می آورد... .

        

          یه خود زندگی نامه هست از یک دختر خانم اهل کره شمالی ،از شرایط و جو حاکم بر کره شمالی که یکی از ناشناخته های جهان امروز شاید باشه.از شرایط سیاسی،اجتماعی و فرهنگی کره میگه.من این کتاب رو همزمان با کتاب نیم دانگ پیونگ یانگ نوشته  رضا امیر خانی خوندم که خوب بود  چون کره رو هم از زبان یک کره ای و هم از زبان یک مسافر  دیدم که مطابقت های زیادی با هم داشتن.فقط کتاب دختری با هفت اسم ب نظرم خیلی طولانی نوشته شده که آخراش حوصله سر بر می باشد.
        

          کتاب آنطور که تعریف کرده بودند گیرا و موثر نبود شاید به خاطر سانسورچی ها یا هر چیز دیگری...موثرترین بخش کتاب مربوط به دیدار کاردینال مونتالی و خرمگس و  رفتار و سخنان کاردینال مونتالی پس از مرگ خرمگس بود ، واقعا عالی بود.به نوعی مونتالی مرگ خرمگس رو به صلیب کشیده شدن پسر خدا تشبیه کرده که عالیه.
        

          نوشته حاضر  صرفا یک رمان است و اعتبار رمان نزد من فقط به دلیل حضور نیچه بود.شاه جمله هایی که از آثار نیچه در این رمان کنجانده شده بسیار عمیق هستند نه خود رمان.شاه جمله هایی که در صورت باور و تحقیق عمیق تر میتواند انسانی بهتر از انسان امروزی را تربیت کند.
        

          کتاب شامل هفت جلد اول از یادداشت علم می باشد که در یک جلد گردآوری شده.یادداشت های علم را میتونم بگم پشت پرده ای از حکومت و دربار پهلوی دوم هست و به دلیل صمیمت و اعتمادی که بین  پهلوی دوم و علم بود ، علم تاثیرات زیادی در تصمیم گیری ها ی شاه بازی میکنه.
نکته غم انگیز برای من این بود که شاه مملکت در اتخاذ تصمیم های اساسی(داخلی یا خارجی)همیشه جویای نظر سفیران انگلیس و آمریکا بود که از طریق علم نظر اونها رو میگرفت.یعنی به نوعی موافقت این دو سفیر کلید به اجرا درآمدن سیاست های ایران بود.
شاید بتوان گفت شاه مملکت تسلیم آن دو سفیر بود!!!!!
امیدوارم جوانان ایران زمین مطالعه تاریخ مملکت رو  مهم بدونن تا شاید این سرزمین به گذشته برنگردد.
        

          سلام،کتاب «مردی به نام اوه»
در مورد مردی خودساخته و با استانداردهای  خاص خودش را توصیف میکند که قهرمان این مرد ، پدرش هست.
کسانی که قهرمان زندگیشان پدرشان هست حتما مطالعه بکنند.من که خیلی خیلی لذت بردم.
جمله برگزیده:
«پدر اوه:کاری که به خوبی انجام شود خودش پاداش هست.»
        

          کتاب خوبی بود،در واقع کمک میکنه که با نوپایان که در کتاب با عنوان غارنشین ها  معرفی میکنه با زبان خودشان ارتباط برقرار کنیم.روش های مختلفی رو بیان میکنه تا به والدین کمک کنه تا بسیاری از مسائل رو قبل از وقوع جلوگیری کنند.به والدین جوان توصیه میکنم .
        

          اوایل کتاب واقعا عالیه،انسان رو بین اعتقادات مذهبی و منطق به چالش میکشه...موضوعی که همیشه علاقه دارم یاد بگیرم در موردش،اما رفته رفته ارتباط با متن کتاب سخت شد.نمیدونم شاید چون  علایم نگارشی خوب رعایت نشده بود یا سواد کمی داشتم.
بهرحال امیدوارم باز کتابی در این موضوع پیدا کنم و بتونم هر چند جمله ای یاد بگیرم.
        

          مطمئنا نمی خواهم  و در سطحی از آگاهی  هم نیستم که بخواهم مثل اساتید نویسنده و منتقد و ... اظهار نظری در باره کتاب داشته باشم.می توان بگویم که کتاب برادران کارامازوف ، آخرین اثر ناتمام آقای داستایوفسکی  به کتابخانه کوچک من اعتبار بخشید .... .
شاید بتوان گفت نویسنده در این داستان طولانی اعتقادات خود، افکار خودش را در قالب شخصیت های مختلف داستان بیان کرده از جمله خدا ، فلسفه خدا شناسی خودش ،دنیا و رنج و فقری که دارد،فرهنگ حاکم بر آن زمان روسیه و غیره. به هر حال بنده که از خواندن کتاب بسیار خوشحال و مسرورم و به شما دوستان هم توصیه میکنم حتما وقت بگذارید و مطالعه بفرمایید.
جمله برگزیده کتاب
#انسان در عین  حالی که یاغی آفریده شده،برده نیز هست .انسان ضعیف و بد نهاد است.
        

          سلام،کتاب کم حجمی بود و میشه برای کسانی که اولین قدم های خودشناسی میخواهند بردارند توصیه کرد،فقط پیشنهاد دارم کتاب رو ترجیحا با ترجمه خانم مریم بردبار  به دلیل ترجمه ناهمگون و تحت اللفظی  گونه آن انتخاب نکنن.
        

          شاید شما هم به دفعات اتفاق افتاده که از خود بپرسیم دلیل آمدن به این دنیا و تحمل رنج و دردش چی هست؟!این کتاب نه به عنوان رمان بلکه میتواند به عنوان کور سویی جهت پاسخ به این پرسش باشد.کتاب حاضر سرگذشت اسارت یک یهودی در زندانهای آلمان نازی (بنده به دلیل ممنوعیت تحقیق در این خصوص مطالب با موضوع نسل کشی یهود رو بیشتر اغراق میدانم) هست که میتوان گفت با نگاه نو و جهان بینی جدید تحت نظریه معنا درمانی به رنج ها و اتفاقات دوران اسارت پرداخته که به نوعی  تلاش داشته معنویت گم شده (خدا)رو دوباره به زندگی ما برگردونه  و اتفاقات و سختی ها زندگی (زندان)  را وسیله ای برای اعتلای روح  و روان ما معرفی کند.
جمله برگزیده کتاب:
#من خداوند را از زندان کوچک خود صدا زدم و او در پهنه وسیعی از آزادی به من پاسخ داد.
        

          گوشه از پشت پرده حکومت انقلابی کمونیستی چین مثل اغلب یا بهتر بگم همه حکومت ها که به نام مردم و به کام رهبران و سردمداران می باشد.حکومت کمونیستی چین که رهبران مردم را با شعار های انقلابی و پر حرارت به حرکت در مسیری می برند نا کجا آباد  و خود در کاخ ها زمان را به خوشی میگذارنند و اصلا مثل مائو مهم نیست که بر سر ملت چه می آید و ... .