یادداشتهای سجاد آزاد (5) سجاد آزاد 1402/12/25 حجره شماره دو: خاطرات ابوالقاسم اقبالیان رضا یزدانی 4.9 4 جامعهی ما، دیگر جامعهی معاصرِ اقبالیان نیست زمان، چهرهی آن را خیلی تغییر داده است دیگر نیاز جامعه در حد روخوانی و روانخوانی قرآن نیست دیگر کار طلبه آنقدر راحت نیست امّا خدا همان اللهِ اکبر است و صاحبالزمان، همان مهدیِ زهرا علیهماالسلام اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و اجعلنا من أنصاره و أعوانه و المستشهدین بین یدیه سلامٌ علی آل یس 0 1 سجاد آزاد 1402/11/18 کتاب فروشی نیست در جهان شینسوکه یوشی تکه 4.7 29 این کتاب بلند بلند میخنداند انسان را نه با طنز که با خلاقیت 0 3 سجاد آزاد 1402/11/17 بی نام پدر سیدمیثم موسویان 3.8 25 سلام خوبی؟ داستان و رمان خوب چی پیشنهاد میکنی؟ چیزی که ارزش خوندن داشته باشه و حس خوب مطالعه بده بعد از یه روز فکر کردن، یکی از کتابایی که بهم معرفی کرد این بود: «بی نام پدر» همه اطلاعاتی هم که بهم داد این بود: «رمان جذابیه، جایزه جلال رو دو سال پیش برده» منم مهمترین نتیجه رو بهتون میگم: «میخوام خیلی زود «به نام مادر» رو بخونم 😄» بی نام پدر یه روز و نصفی دستم بود، چسبش قوی بود، حتی خونه خاله خانومم که رفتیم عید دیدنی ٣٠ صفحهای خوندم. روایت نویسنده پر از کشش و همراه با تصویرسازی خیلی قوی بود، به حدی که تصویر داستان مثل فیلم از پرده ذهنم عبور میکرد. هر بخشِ حدوداً ١۵ صفحهای، دوربینِ داستان از چشم یکی از شخصیتها ادامه رو روایت میکنه؛ روایتهای کاملا متفاوت از واقعیتی واحد که البته این واقعیت واحد، قطره قطره از صفحات کتاب نشت میکنه و همین کاری با خواننده میکنه که گاهِ رسیدن به جزئيات، تشنهی تشنهی تشنه است... اگر بخوام در مورد داستانِ داستان چیزی بگم، جوری که کنجکاو بشین اما چیز زیادی هم گیرتون نیاد و داستان لو نره، این رو میگم: «حلالزادهای که حرامزادگی را زیست» #عید_با_کتاب #بی_نام_پدر 0 1 سجاد آزاد 1402/11/9 به نام مادر سیدمیثم موسویان 3.4 7 دیوانه چو دیوانه ببیند خوشش آید از دیوانه نوشتی دیوانه نوشتی دیوانهتر شدیم پ.ن: اگر بی نام پدر را خواندهاید، به نام مادر را حتما بخوانید اگر بی نام پدر را نخواندهاید، به نام مادر را اصلا نخوانید 5 3 سجاد آزاد 1402/11/4 اردو در قبرستان ژغاره زهرا جلائی فر 4.1 13 وسطهای کتاب، اونجایی که ربط اسم و داستان کتاب رو فهمیدم ذهنم درگیر این سوال شد که چرا همچین اسمی رو انتخاب کردن؟ با خودم گفتم یعنی نمیشد اسم کوتاهتری انتخاب کرد؟ اما وقتی بیشتر فکر کردم به این رسیدم که هر اسم دیگهای روی این کتاب میبود من یکی احتمالا سراغ خوندنش نمیرفتم و الان که دارم این یادداشت رو مینویسم خوشحالم که این اسم باعث شد بخونم این کتاب رو. کتاب از اون کتابهاییه که نمیشه بدون فاش کردن داستان زیاد در موردش صحبت کرد، شاید از این جهت که محور اصلی داستان معماست. طنز کتاب بسیار چسبناکه و واقعا خوندنش به آدم لذت میده. فضای ترسیمشده در این داستان، خصوصا فضای رفاقت بین پسرهای دبیرستانی خیلی واقعیه و نویسنده با اینکه از خواهران محترمه مکرمه هستند خیلی خوب تونستن فضای پسرانه رو ترسیم کنند خصوصا غیبتهای پشت سر شکوریزاده بدبخت رو 😂 خیلی بعید میدونم این سوژه و این قلم لااقل تا قبل از پایان داستان (ممکنه پایانش به سلیقه بعضیا نخوره ولی به من که خیلی خوش اومد) به کسی نچسبه و کسی پشیمون بشه از خوندنش، واسه همین به همّهی همّه پیشنهاد میکنم: بخوانیددد! (داستان طنز قشنگ معمایی زیر ۱۴۰ صفحه! چی از این بهتر؟!) 1 8